Afghanistan Analysts Network – Dari Pashto

حقونه او خپلواکي / حقوق و آزادیها

چه کسی می تواند به مکتب برود؟ (۱): آنچه مردم درباره مکتب بعد از تصرف کابل توسط طالبان به ما گفتند

کیت کلارک تیم ما / زموږ کاري ډله 27 دقیقې

سیاست طالبان در مورد زنان و دختران  از اصول و معیارهایی است که  بر مبنای آن، این جنبش بعد از به قدرت رسیدن  برای اولین بار در اواسط دهه ۹۰ مورد مطالعه و قضاوت قرار گرفته است. برای اکثر افغان ها و ناظران خارجی این محکی بود که آیا طالبان پس از تسخیر مجدد قدرت در سطح کشور به تاریخ ۲۴ اسد، به دختران اجازه مکتب رفتن خواهند داد یا خیر. مکاتب ابتدایی دخترانه بازگشایی شدند، اما مکاتب متوسطه برای دختران بزرگتر در سطح محدودتری در بعضی جاها بازگشایی شدند. بازگشایی مکاتب ابتدایی و متوسطه دخترانه به میزان قابل توجهی، بیشتر از آن چیزی است که طالبان در اولین دور امارت شان انجام داده و دختران را از تحصیل محروم کرده بودند، اما هنوز هم از آنچه  که اکثریت افغان ها می خواهند و یا به آن عادت دارند، خیلی کمتر است. به سلسله گزارش ها در این رابطه، تیم شبکه تحلیلگران افغانستان رویه و سیاست طالبان در مورد مکاتب مخصوصاً برای دختران، را بررسی کرده است. در این نخستین گزارش خود که برگرفته از مجموعه تحقیقات ما تحت عنوان “زندگی تحت حکومت جدید طالبان” است، تلاش می کنیم تصویر واضح تر از اینکه در کجا فرزندان افغان موفق به رفتن به مکتب می شوند و در کجا نمی شوند، بدست دهیم. (کیت کلارک ویراستار این مجموعه از مقالات است.)

این تصویر که به تاریخ 23 عقرب 1400 گرفته شده است، دخترانی را نشان می دهد که در مکتب متوسطه ای در قریه نوآباد ولسوالی قره باغ، تقریباً در 56 کیلومتری جنوب غرب شهر غزنی، در صنف نشسته اند. در بعضی ولایات مکاتب برای دختران سنین بالاتر، بازگشایی شده یا اصلاً تعطیل نشده بود. عکس از هکتور ریتمل/ خبر گزاری فرانسه

در این مجموعمه مقالات، شبکه تحلیلگران افغانستان به بررسی مکاتب، نه مدارس دینی، پرداخته است. در ادبیات و گفتمان عمومی، آموزش در مکاتب را “سکولار” یا عصری می گویند.  این اصطلاحات در این مجموعه مقالات استفاده نمی شوند، مگر اینکه نقل قول باشد: با توجه به گستردگی دروس و مضامین مذهبی در مکاتب افغانستان، آنها را به مشکل میتوان سکولار خواند، درحالیکه عصری خواندن مکاتب،  ناخواسته، آموزش در مدرسه را  به ردیف عقب مانده، یا به شکل مثبت تر آن “سنتی” تنزل می دهد. با این وجود، اصطلاحات یادشده به عمق این موضوع می پردازد که چرا آموزش در طول صد سال گذشته در افغانستان بحث برانگیز بوده است و این بحث ها همچنان ادامه دارد. آموزش به طور منظم منافع و ایدئولوژی های اجتماعی – اقتصادی رقیب را، به ویژه درداخل دولت، مقابل همدیگر قرار داده است. مثلاً نوگرا ها را با ملاها و شهر نشین ها را با روستایی ها مقابل ساخته است.

با این حال، در مقایسه به زمان های قبل، از شدت این تقابل اینک کاسته شده است. به طور وِیژه در گزارش دوم و سوم این مجموعه به این موضوع پرداخته خواهد شد. در آن، سیر تحول پالیسی طالبان درمورد مکتب، از دهه ۹۰ به این طرف که یک پدیده ای نسبتاً جدید است، بررسی شده و دیده میشود که برخی طالبان دختران و پسران شان را به مکتب می فرستند. با این وجود، تنش برسر آنچه که از نظر آموزشی برای کودکان و ملت افغان چه چیزی با ارزشتر  است، از بین نرفته، بلکه صرف کاهش یافته است. خصوصاً اجازه دادن به دختران  سنین بالاتر برای رفتن به مکتب هنوز هم موضوع بسیار حساس است. بنابراین، در این مجموعه مقالات، بیشتر تمرکز روی وضعیت آنها است.

این مجموعه با گزارشی  بررسی این موضوع شروع میشود که بعد از ۲۴ اسد زمانیکه طالبان کشور را تصرف کردند چه کسانی توانستند به مکتب بروند و طالبان چه تغییراتی در نظام تعلیمی افغانستان ایجاد کرده اند.  در اینجا مختصراً به وضعیت مکاتب قبل از تسلط طالبان نیز پرداخته شده است. این پژوهش مبتنی بر مصاحبه هایی است که در ۴۰ ولسوالی در سرتاسر افغانستان در ماه های منتهی به تصرف قدرت توسط طالبان و بعد از آن انجام شده است.

از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، بر سر مکاتب، دانش آموزان و معلمان چه آمده است

تصرف کرسی حکومت توسط طالبان به تاریخ ۲۴ اسد که چشم انداز تغییردرپالیسی تعلیم و تربیه ملی را به همراه داشت، برای اکثر دانش آموزان دروسط سال تعلیمی آنها که از ۲ حمل تا ۳۱ قوس ادامه دارد، اتفاق افتاد.  برای دانش آموزان ولایات گرمسیر در جنوب افغانستان، سال تعلیمی ۱۵ سنبله آغاز می شود و تا ۱۵ جوزای سال بعد ادامه می یابد. تغییر نظام در هفته های پایانی تعطیلات اصلی آنها واقع شد زمانی که  شاگردان، والدین و معلمین، برای برگشت به مکتب آمادگی می گرفتند. حتی پیش از این اتفاقات، این سالی پر از اختلال برای آموزش در افغانستان بود. تسلط طالبان چند هفته پس از آن صورت گرفت که بازگشایی مکاتب پس از بسته شدن آخرین بار بخاطر ویروس کرونا (ماه های جوزا و سرطان) و اختلال بخاطر جنگ و نا امنی، در دستور کار قرار گرفت (برای مرور درگیری ها در اوایل سال ۱۴۰۰،  گزارش شبکه تحلیلگران افغانستان را در اینجا نگاه کنید).

دختران در مسیری در کندهار به طرف مکتب میروند. عکس از جاوید تنویر/ خبرگزاری فرانسه. ۱۱ جدی ۱۴۰۰

بلافاصله پس از اینکه طالبان کابل را تصرف کردند، به تاریخ اول سنبله ۱۴۰۰ کمیسیون معارف آنها اعلام نمود که:

هموطنان گرامی! متاسفانه در اثر شیوع ویروس کرونا مکاتب قبلاً تعطیل شده بود و بعد هم بازگشایی آنها به اثر فتوحات مراکز ولایات و کابل به تعویق افتاد. بنابراین، کمیسیون معارف اعلام می نماید که تمامی مکاتب ابتدایی به تاریخ ۶ سنبله برای ادامه دروس بازگشایی شوند. در مورد آغاز مجدد مکاتب متوسطه بعداً هدایت لازم داده خواهد شد (بیانیه کمیسیون معارف را اینجا و گزارش رسانه ای را اینجا نگاه کنید).

این هدایات به تاریخ ۲۶ سنبله زمانیکه وزارت معارف به معلمین و دانش آموزان دستور داد به مکاتب برگردند، صادر شد، اما با یک قید (بیاینه وزارت معارف را اینجا و نقل قول آنرا اینجا نگاه کنید).

همه مکاتب امارتی [یعنی دولتی] و خصوصی، مدارس و دارالعلوم [مدارس بالاتر] باید روند آموزشی خود را از ۲۷ سنبله از سر بگیرند، بنابراین همه معلمان در کار خود و دانش آموزان به درس های خود حضور داشته باشند.(۱)

با توجه به اینکه در دور اول امارت ، طالبان تحصیل دختران و کار زنان در خارج از خانه را به جز در بخش صحی ممنوع کرده بودند، این تصریح که فقط مردان و پسران باید به مراکز آموزشی بازگردند، زنگ خطر را به صدا در آورد. همچنان مشخص شد که مانع دیگری برای شروع و تداوم مکاتب متوسطه دخترانه وجود خواهد داشت: روز نامه اطلاعات روز از سرپرست وزارت معارف  نقل نمود که به تاریخ ۱۵ میزان به رسانه ها گفته بود، ” برای دختران دانش آموز مکاتب متوسطه، معلم مرد و برای پسران دانش آموز مکاتب متوسطه، معلم زن وجود نخواهد داشت” . براساس گزارش صندوق کودکان ملل متحد (یونیسیف معلمان زن صرف ۳۴ فیصد نیروی کار را تشکیل می دهند-  تناسبی که  در مناطق روستایی و دور افتاده که برخی از مکاتب دخترانه در آن متکی به معلمین مرد است، هنوز پایین تر می رود. سرپرست وزارت معارف گفت که آنها روی طرحی برای ایجاد «محیط سالم و ایمن» برای دختران که مطابق با احکام دین اسلام باشد، کار می‌کند و این طرح نیز به‌زودی تکمیل و به تعقیب آن مکاتب دخترانه بازگشایی می‌شود. مانع دیگری که به تاریخ ۲۵ جدی توسط ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، مطرح شد، عدم موجودیت امکانات بود. طبق گزارش اسوشیتد پرس ، او گفت که برای جدا سازی کامل در مناطق پرجمعیت، داشتن صنوف جداگانه برای پسران و دختران کافی نیست، بلکه ساختمان جداگانه برای مکاتب دخترانه نیاز است. مجاهد توضیح نداد که چرا باید همیشه پسران در اولویت قرار گیرند، اما اگر این شرط رعایت شود، در برخی مناطق به ساختمان های جدید مکاتب نیاز خواهد بود.

بسیاری از مکاتب متوسطه دخترانه که قبلاً تمام خواسته ها و شرایط طالبان را برآورده کرده بود، یعنی داشتن ساختمان‌های مجزا و بدون معلم مرد،  بازهم اجازه بازگشایی نداشتند و مقامات طالبان هیچ توضیحی در این مورد نداده‌ اند. درعوض، تصویر ناقص و ظاهراً تصادفی و پراکنده از جایی که در آن مکاتب متوسطه دخترانه میتوانست باز شود و جایی که در آن دروازه های صنوف بسته مانده بود، پدیدار شد.

به گفته عمر عبدی معاون اجرایی یونیسیف که با شیخ نورالله منیر، وزیر تازه منصوب شده معارف به تاریخ ۱۴ میران ملاقات نمود، مکاتب دختران سنین بالاتر در ولایات بلخ، جوزجان، کندز و سمنگان در شمال و ارزگان در  مناطق مرکزی، باز بود (گزارش ملل متحد را اینجا و اسوشیتد پرس را اینجا مطالعه کنید). مطبوعات همچنان از بازگشایی مکاتب متوسطه دخترانه در زابل و هرات به تاریخ ۳ قوس ۱۴۰۰ خبردادند. در هرات جوامع محلی، از جمله معلمان زن به رهبری اتحادیه معلمان، با موفقیت با مقامات ولایتی طالبان از جمله والی، مولوی نور احمد اسلامیار لابی کردند (این گزارش بی بی سی را به تاریخ ۳ قوس نگاه کنید). به ویژه یکی از دختران هراتی به اسم ستوده فروتن توسط ملاله یوسفزی، فعال و برنده جایزه پر اعتبار صلح نوبل نامزد ۲۵ زن تاثیر گزار فایننشیل تایمز در سال ۲۰۲۱ شد. بخشی از این برنامه شامل سخنرانی پربیننده و تکان دهنده ای بود که ستوده در محفلی در هرات در حضور مقامات محلی طالبان در مورد دفاع از دسترسی دختران به معارف، ایراد کرد (ویدئوی سخنرانی را اینجا نگاه کنید). بعد از توجه رسانه ها، حدود یک هفته بعد دستور تعطیلی مکاتب هرات صادر شد (به گزارش ۲۲ عقرب اینجا نگاه کنید)، اما دوباره بازگشایی شدند (به گزارش اسوشیتد پرس در ۱۰ قوس را  اینجا نگاه کنید). سایر مردم محل که شبکه تحلیلگران افغانستان با آنها مصاحبه نموده همچنان متذکر شدند که مکاتب دولتی برای دختران سنین بالاتر در مناطق شان از جمله غزنی، کندز و فاریاب باز است، درحالیکه برخی دیگر گفتند که بعضی از مکاتب پسرانه همچنان بسته است. امیر خان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه به تاریخ ۲۳ قوس به اسوشیتد پرس گفت که شاگردان مکاتب متوسطه دخترانه در ده ولایت به صنوف درسی شرکت می کنند، اما نگفت کدام ولایات.

طبق گزارش ها در سطح ملی، برخی از مکاتب خصوصی برای دختران سنین بالاتر نیز باز بودند، اگرچه فروپاشی اقتصاد به معنای کاهش در تعداد دانش‌آموزان  بود که ممکن به هر حال مجبور به تعطیلی آنها شود. به نظر می رسد مکاتب محلی، از جمله مکاتبی که توسط سازمان های غیردولتی حمایت می شوند و به دختران  سنین بالاتر آموزش می دهند، به طور عادی باز شده اند.

در مورد کارکنان شاغل در وزارت معارف، همچنین در جلسه ۲۸ سنبله تصمیم گرفته شد که “همه کارکنان مرد این وزارتخانه از فردا به کار خود بازگردند” (پست خبری وزارت معارف را اینجا نگاه کنید). یکی از کارمندان اناث سابقه وزارت معارف به تاریخ ۳ قوس به شبکه تحلیلگران افغانستان گفت هیچ تصمیمی در مورد اینکه کارمندان زن در این وزارت اجازه بازگشت به کار را دارند یا خیر، گرفته نشده است. او گفت، “کارمندان مرد تلاش می کنند که دو یا سه روز در هفته بخاطر امضا نمودن حاضری به وزارت بیایند، اما هنوز برنامه کاری وجود ندارد. تا جایی که شبکه تحلیلگران افغانستان می داند، وزارت معارف هنوز کارمندان زن را به کار فرا نخوانده است.

منسوبان ارشد وزارت معارف، مطابق الگوی عمومی اداره طالبان، همگی مرد و فارغان مدارس دینی هستند. سرپرست و معاون وزیر که اکنون مسئولیت کلیه مکاتب دولتی را بر عهده دارند، عبارتند از:

مولوی شیخ نورالله منیر، وزیر معارف که به تاریخ ۱۶ سنبله و مولوی سخاءالله، معین وزارت معارف که به تاریخ ۱۲ میزان منصوب شدند  (برای جزئیات بیشتر در مورد انتصابات دولتی طالبان، گزارش های اخیر شبکه تحلیلگران افغانستان را اینجا و اینجا نگاه کنید). (۲)

 اطلاعات کمی راجع به سوابق آنها در دسترس عموم قرار دارد، اما وبسایت وزارت معارف و رسانه های اجتماعی وابسته به آن، منیر را شیخ الحدیث و التفسیر، یعنی متخصص در گفتار و رفتار پیامبر، حضرت محمد(ص) و تفسیر آیات قرآن، معرفی می کنند  (بخش خبری صفحه وزارت معارف را اینجا نگاه کنید).

روند مشابهی در تعیین روحانیون به ادارات معارف در سطح ملی نیز قابل مشاهده است. معلمان و پژوهشگران محلی در ولایات مختلف – هرات در شمال غرب، هلمند و قندهار در جنوب، لوگر و پکتیا در شرق و بلخ در شمال – گزارش دادند که برخی از روحانیون و معلمان مکاتب طرفدار طالبان، مسئولیت ریاست های معارف ولایت ها و ولسوالی ها را بر عهده گرفته اند. به عنوان مثال، در هرات، رئیس جدید معارف این ولایت، مولوی شهاب الدین ثاقب، یک روحانی وابسته به طالبان از ولسوالی عمدتاً پشتون نشین شیندند، در جنوب این ولایت است (صحبت های او را با شبکه تلویزیون محلی عصر به تاریخ ۳۱ سنبله را اینجا نگاه کنید). شیندند مرکز شورش طالبان در هرات بود.

به تاریخ ۲۴ عقرب ۱۴۰۰، در حالی که سال تعلیمی رو به پایان بود، نظر محمد عرفان، سخنگوی وزارت معارف به رادیو آزادی گفت که دختران سنین بالاتر در امتحان شرکت نخواهند کرد:

پسران و دختران صنف های ۱ تا ۶ در امتحانات سالانه خود شرکت خواهند کرد. پسران صنوف ۷ تا ۱۲ نیز به صورت فیزیکی در امتحانات شرکت خواهند کرد. اما دختران بالای صنف ششم بدون امتحان به پایه بعدی ارتقا می یابند تا سال تعلیمی آنها هدر نرود.

حتی دخترانی که در صنف ۱۲ هستند برای  فراغت از تحصیل مجبور به سپری کردن امتحانات نیستند. این باعث خشم بسیاری، از جمله دختران دوره لیسه شد که احساس می کردند فریب داده شده و مورد تمسخر قرار گرفته اند. آنها گفتند که هدف شان “دانش” بود و نه فقط “تصدیق فارغ التحصیلی” (گزارش رسانه ای را اینجا بخوانید).

درحالیکه برخی دختران در بعضی مناطق در صنوف بالاتر از ۶ شرکت می کردند، سوال این بود که آیا طالبان در فصل خزان و زمستان به دختران  سنین بالاتر اجازه برگشت به مکتب را می دهند یا خیر. آخرین خبر از طالبان این است که مکاتب بعد از نوروز باز می شوند )گزارش اسوشیتد پرس را به تایخ ۲۶ جدی ۱۴۰۰ نگاه کنید). از آن زمان به بعد، توماس وست، نماینده ویژه ایالات متحده برای افغانستان، در مصاحبه ای با بی بی سی به تاریخ ۲ جدی ۱۴۰۰گفت که از سوی تمویل کننده ها در این مورد پیشنهاد کمک شده است:

در رابطه به گشایش مکاتب دخترانه در ماه حمل، ما می خواهیم مکاتب همه سطوح برای دختران در ماه حمل، لیسه ها و دانشگاه های دولتی باز شوند. ما معتقدیم که آموزش حق اساسی زنان است. همانطور که جهان نظاره گر است، طالبان با این امتحانات  و بسیاری آزمایش های دیگر روبه رو خواهند شد. و ما همراه با جامعه جهانی آماده هستیم تا در صورت بازگشایی مکاتب دخترانه توسط طالبان، حقوق معلمان زن در سراسر کشور را بپردازیم.

با توجه به اینکه اکنون صرف یک ماه به نوروز مانده است، هیچ نشانه ای از عملی شدن چارچوب وعده داده شده برای بازگشایی مکاتب متوسطه دخترانه وجود ندارد.

وضعیت تعلیم و تربیه زمانیکه طالبان به کشور مسلط شدند

طالبان سیستم تعلیمی را  به ارث بردند که آموزش عمومی یا همگانی را فراهم نمی کرد. حکومت جمهوری برای دختران در مناطق سنتی و محافظه کار، مکاتبی نمی گشود و یا فقط بعضی صنوف، مثلاً از اول تا سوم یا ششم برای دختران وجود داشت. در مناطق محافظه کار و سنتی مخالفت آشکار با آموزش دختران وجود داشت  یا تقاضا برای آموزش آنها خیلی ضعیف و کمرنگ بود. برای پسران هم آموزش کامل، که در افغانستان تا صنف ۱۲ است، فراهم نکرد. فساد در  حکومت سابق همچنین به معنای وجود مکاتب خیالی، یعنی مکاتبی بود که روی کاغذ وجود داشت، و معاش معلمین و هزینه های تجهیزات و امکانات به جیب مقامات فاسد و متقلب می رفت (سعی و تلاش شبکه تحلیلگران افغانستان را برای پیدا کردن تعداد مکاتب دولتی که واقعاً وجود داشت، در اینجا نگاه کنید).

در نتیجه فشار ها و رسوم مختلف در بعضی مناطق، برخی خانواده ها فرزندان شان را به مکتب نمی فرستادند، حتی در جاهایی که مکتب وجود داشت. یونیسف در گزارش خود در سال ۱۳۹۸ در مورد تعلیم و آموزش دختران نوجوان در افغانستان توضیح داد که چگونه ناامنی، برخی از خانواده ها را از فرستادن فرزندان شان به مکاتب باز می دارد و این امر بر دختران بیشتر از پسران تأثیر می گذارد. فقر همچنین می تواند مانع بزرگی در این زمینه باشد، به ویژه برای پسران، که ممکن است برای حمایت از خانواده نیاز به کار در خارج از خانه داشته باشند. طبق گزارش یونیسف، “امکانات و فرصت های آموزشی پسران به شدت از فقر متاثر می شود و آسیب می بیند، در حالیکه “دختران به احتمال زیاد در تمام خانواده های ثروتمند ترک تحصیل می کنند.” به عبارت دیگر، احتمالاً تابو های فرهنگی و توقعات و انتظارات، بیشتر از وضعیت مالی خانواده ها، دسترسی دختران به آموزش را  محدود کند.

نقشه توسط راجر هیلمز برای شبکه تحلیلگران افغانستان در ماه جدی،  بر اساس گزارش یونیسف

براساس گزارش یونیسف  به نقل از سروی وضعیت زندگی افغانستان در ۱۳۹۵و ۱۳۹۶، عدم رضایت خانواده ها از آموزش، دلیل اصلی برای این است که در وهله اول ۴۰ فیصد دختران، در مقایسه با ۳ فیصد از پسران، هرگز به مکتب نمی روند و در مرحله دوم ۳۱ فیصد دختران، در مقایسه با ۱٫۵ در صد پسران مکتب را ترک می کنند. خانواده ها ممکن رفتن دختران به مکتب را خطرناک بدانند و یا به دلایل زیاد زمانیکه دختران شان به جوانی برسند، آنها را از مکتب بیرون کنند. یونیسف به  خطر آزار جنسی یا بدتر از آن اشاره می کند و  به باورهای مذهبی استناد میشود که مطابق آن “دختران فقط در داخل خانه مصئون” پنداشته می شوند. یونیسف می گوید که ملاحظات اقتصادی نیز ممکن است بر چانس یا فرصت آموزشی دختران تاثیر داشته باشد:

 پاکی دختر نیز در فرصت ازدواج و جهیزیه تاثیر می گذارد، و بنابراین خانواده ها ممکن اجازه دادن دختران را برای تحصیل، مخصوصاً در طول دوران جوانی، یکی از عوامل بازدارنده اقتصادی بدانند. نگه داشتن دختران نوجوان در خانه از آنها محافظت می کند و پاکی آنها را تضمین می کند. از آنجایی که زنان به ندرت در بازار کار شرکت می کنند، این بازدارنده اقتصادی، با احتمال بالاتر اشتغال جبران نمی شود. تصور گسترده ای وجود دارد که زنان باید خانه دار شوند/ خانم خانه باشند و فرصت های شغلی بسیار کمی برای زنان تحصیل کرده وجود دارد. علاوه بر این، قاعده ها یا اصول فرهنگی حکم می کند که زنان پس از ازدواج با شوهر و خانواده شوهر خود زندگی کنند و هر درآمدی که بالقوه توسط زنان به دست می آید  در اختیار خانواده شوهر باشد.

زمانیکه اقتصاد خانواده تحت فشار شدید باشد و خانواده ها بین فرستادن پسران و دختران شان به مکتب یکی را انتخاب کنند، تمایل به اولویت دادن  به پسران بیشتر است. اگرچه تحصیل رایگان است، اما هزینه‌های اضافی وجود دارد – وسایل و مواد درسی، حمل‌ونقل و یونیفورم – و خانواده‌ها ممکن است فکر کنند چون پسران در خانه می‌مانند در حالی که دختران ازدواج می‌کنند و می‌روند، اگر  حرف بر سر انتخاب باشد در آن صورت، آموزش نان‌آوران آینده‌شان مهم‌تر است. نزدیک بودن مکتب به خانه و این واقعیت که معلمان زن به دختران آموزش دهند، هر دو عواملی  اند که به خانواده ها در فرستادن دختران شان به مکتب کمک می کند. با این حال، کمبود معلمان زن در سطح ملی (طبق گزارش یونیسف، ۳۴ در صد از کل نیروی کار) در مناطق دور افتاده و روستایی حاد تر است، شاید به این دلیل که رسم و سنت مکتب رفتن دختران وجود ندارد. نقشه های زیر که از گزارش یونیسف و بر اساس داده های سروی دموگرافیک و صحت افغانستان در سال ۱۳۹۴ تهیه شده است، نشان می دهد که دیدگاه های محلی در مورد آموزش چقدر در تعیین اینکه آیا دختران فرصت مطالعه و آموزش دارند یا خیر، مهم است. تنوع جغرافیایی در ثبت نام دختران مکاتب متوسطه شگفت‌انگیز است، به‌ویژه زمانی که با فقر نسبی اندازه‌گیری شود: چندین ولایت فقیر افغانستان – غور، دایکندی، بامیان و بدخشان – از جمله ولایت ‌هایی هستند که بالاترین نسبت دختران را در مکاتب متوسطه ثبت‌نام کرده‌اند. ثروتمندترین ولایات – قندهار، ارزگان، پکتیا، پکتیکا، خوست و کاپیسا – کمترین نرخ ثبت نام را دارند (که فقر با نسبت کودکان در پایین ترین فیصد ثروت اندازه گیری می شود).

یکی دیگر از تفاوت های آشکارو مهم این است که در طول ۲۰ سال گذشته، چه تغییراتی در آن رخ داده است. از آخرین سال هایی که طالبان در قدرت بودند تا حالا تعداد مکاتب و دانش آموزانی که درآن مکاتب ثبت شده اند بطور چشمگیری برای دختران و پسران افزایش یافته است. در سال ۱۳۷۹، بر اساس گزارش یونیسف، چهار تا پنج درصد از کودکان در سن ابتدایی به مکتب می رفتند و به طور قابل توجهی کمتر به آموزش متوسطه و دانشگاه ادامه می دادند (به نقل از گزارش یکی از نویسندگان منتشر شده در سال ۱۳۷۹). در سال ۱۳۹۴، مشخص شد که ۶۴ درصد از کودکان به مکاتب ابتدایی می روند و ۳۸ در صد آنها در مقطع متوسطه و ۲۸ درصد در مقطع لیسه به درس شرکت می کنند (آمار را اینجا نگاه کنید). با این حال، تفاوت جنسیتی قابل توجهی وجود دارد که با افزایش سن بیشتر می شود: در سال ۱۳۹۴، ۷۳ درصد از پسران افغان و تنها ۵۳ درصد از دختران افغان به مکاتب ابتدایی میرفتند. ۴۸ درصد از پسران به مکاتب متوسطه در مقابل ۲۸ درصد از دختران،  و ۳۷ درصد از پسران به لیسه  در مقابل ۱۹ درصد از دختران میرفتند. با این وجود، در دو دهه اخیر، تحولی بنیادی رخ داده است: تعداد قابل توجهی از افغان ها، تا حدی تعلیم و آموزش می بینند. بسیاری از والدین می خواهند فرزندانشان تحصیلات داشته باشند و بسیاری از جوانان امروزی انتظار دارند به مکتب بروند.

نقشه توسط راجر هیلمز برای شبکه تحلیلگران افغانستان در ماه جدی،  بر اساس گزارش یونیسف

زمینه  و محتوای دیگربرای درک پالیسی طالبان امروز تغییر دیدگاه ها نسبت به آموزش در میان رده ها و مقامات خودشان است که در دو قسمت بعدی این مجموعه به طور عمیق تر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگرچه طالبان در ابتدا در جریان شورش پس از ۲۰۰۱ نسبت به مکاتب دولتی و معلمان  ستیزه جویانه و خشونت آمیز رفتار می کردند، اما با درخواست مردم محلی برای باز ماندن مکاتب، حساسیت ها و نگرش ها متحول و نرم شد. در سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ زمانیکه شبکه تحلیلگران افغانستان به چگونگی زندگی در مناطق تحت کنترول طالبان پرداخت، متوجه شدیم که آنها مکاتب، از جمله مکاتب ابتدایی دخترانه را اجازه فعالیت دادند. درجمع نمونه ها و مثال ها، فقط در یک ولسوالی مکتب متوسطه دخترانه وجود داشت. آن مکتب متوسطه اجازه داشت باز بماند، اما بعد از تکمیل این شرط که تمام کدر آموزشی آن صرف زنان باشند (دختران تحصیل کرده سنین بالاتر برای تدریس به دختران کوچکتر کار گرفته می شدند و به این ترتیب خلای ایجاد شده توسط ممنوعیت معلمان مرد را پر می کرد). (دوسیه ای را که مجموعه ای از این تحقیقات است اینجا می توانید دریافت کنید). مکاتب در مناطق تحت کنترول طالبان در چارچوب وزارت معارف دولت به کار خود ادامه دادند، یعنی وزارت معارف به کارمندان معاش پرداخت، کتاب های درسی تهیه، برنامه های درسی عمومی تنظیم و وقت امتحانات را تعیین میکرد، در حالی که کمیسیون معارف طالبان به صورت محلی به دنبال مداخله در برنامه درسی و کارمندان بود. در برخی موارد، معلمان را به اجبار تشویق می کردند تا در جایی که امنیت نبود و مقررات وجود نداشت سرکار حاضر شوند.

زمانی که طالبان در ۲۴ اسد قدرت را در دست گرفتند، وضعیت مکاتب افغانستان به این شکل بود. دریافت درک روشن از آنچه از آن زمان تاکنون رخ داده است دشوار است، اما تحقیقات انجام شده به عنوان بخشی از پروژه ما تحت عنوان زندگی با طالبان  – با مصاحبه های انجام شده در نزدیک به ۴۰ ولسوالی در سراسر کشور – چندین روند را، که گاهی متناقض اند، آشکار کرد:

  • در جایی که مکاتب وجود داشت، مصاحبه شوندگان بیشتر گزارش دادند که پسران تا صنف ۱۲ و دختران تا صنف ۶ می توانند در منطقه خود به مکتب بروند.
  • در جایی که مکتب هرگز به درجه ها و یا صنوف بالا وجود نداشت ومحدود یا فقط برای پسران بود، تغییری به وجود نیامده است.
  • در برخی مناطق، کیفیت آموزش بدتر شده و صنوف کمتر دایر میشوند و یا معلمین کار نمی کنند.
  • در بسیاری از مناطق شمالی و برخی ولایات دیگر، یا احتمالاً برخی از ولسوالی‌ها درولایات دیگر، مکاتب مثل مکاتب متوسطه دخترانه، باز ماندند یا به سرعت بازگشایی شدند، اگرچه در برخی مناطق، در قسمت کیفیت و/ یا حاضری وغیر حاضری مشکلاتی وجود دارد.
  • مکتب در پنجشیر، آخرین ولایتی که به دست طالبان افتاد، برای پسران و دختران، مانند سایر نقاط کشور، از سر گرفته نشد، و تا زمان شروع تعطیلات زمستانی، در مرکز این ولایت اصلاً آغاز نشده بود.

گزیده ای از این مصاحبه ها در زیر ارائه می شود. در گروه اول، مواردی هستند که مردم می گویند پس از سقوط ولسوالی شان، اما قبل از سقوط کابل، برای مکتب در منطقه شان چه اتفاق افتاده است. دوم، استثناهایی از مکان‌های مختلف که متعاقباً چه اتفاقاتی برای مکاتب پیش آمده، گروه‌بندی شده‌اند تا گرایش‌های مختلف ذکر شده در بالا را نشان دهند.

آنچه مردم در مورد معارف در مناطق شان به شبکه تحلیلگران افغانستان گفتند

دوره موقت، قبل از اینکه طالبان تمام کشور را تصرف کنند

چند مصاحبه اول در اوایل ماه اسد، قبل از اینکه طالبان تمام کشور را تصرف کنند، انجام شد. بنابراین، آنها وضعیت ترکیبی را منعکس می کنند، که در آن حکومت جمهوری هنوز مسئول آموزش در سطح ملی بود، در حالی که طالبان تصمیم می گرفتند که چه چیزی در محل مجاز است. در گرم ترین ولایات افغانستان، از آنجایی که هنوز تعطیلات تابستانی ادامه داشت، مدارس اصلاً باز نبودند.

معلم زن هزاره، ولسوالی جغتو- غزنی (مرکز ولسوالی در ۱۸ جوزا سقوط کرد، مصاحبه در ۱۹اسد صورت گرفت):

 در منطقه ما دو لیسه ، یکی دخترانه و دیگری پسرانه وجود دارد. مکاتب بخاطر ویروس کرونا تعطیل بود. سپس، بتاریخ ۲ اسد دولت اعلام کرد که مکاتب باید مجدداً شروع  و شاگردان، اعم از دختر و پسر امتحان بدهند. مشکلی وجود نداشت، اما طالبان از مکاتب ما خواستند تا نصاب تعلیمی آنها  را دنبال کنیم. به ما گفتند که از تدریس مضامین مانند ورزش، هنر، تعلیمات مدنی و وطن دوستی دست برداشته و در عوض صراط النبی (آموزه های پیامبر)، کشاورزی و قاعده نورانی (دروس اولیه قرآن) را آموزش دهیم. علاوه بر آن، ما همچنان مجبور بودیم از مضامینی که تا کنون  (در دوران جمهوری) مورد تدریس قرار داشت به  وزارت معارف گزارش دهیم. طالبان همچنان به  شاگردان و استادان گفته اند که موبایل های  کمره دار را به مکتب نیاورند.

مرد تاجک، بزرگ قوم از ولسوالی برکی برک ولایت لوگر

(مرکز ولسوالی در ۸ سرطان سقوط کرد ، مصاحبه در ۱۸ اسدانجام شد)

مکاتب در اینجا به مدت ۲ سال بخاطر ویروس کرونا تعطیل بود، اما در حال حاضر من اطفال خود را دوباره به مکتب می فرستم. یک ماه از امتحان چهارنیم ماهه  می گذرد. هم مکاتب پسرانه و هم مکاتب دخترانه باز است، ولی طالبان بر مکاتب دخترانه محدودیت هایی وضع کرده اند.. دختران فقط اجازه دارند از صنف اول الی ششم درس بخوانند. در اینجا دختران تا صنف نهم درس می خواندند و بعد از آن به لیسه دخترانه در مرکز ولسوالی می رفتند. اکنون، طالبان به دختران اجازه می‌دهند که دروس صنف های بالاتر را در خانه نزد یک استاد زن  بخوانند.  همچنان به آنها اجازه داده اند که در امتحانات شرکت کنند، بشرطی که یک معلم زن یا پیرمرد آنها را نظارت کند. هنوز صنف های جداگانه و مشخص برای دختران وجود ندارد، ولی در آینده تصمیم دارند که این کار را انجام دهند.  

زن ازبک، عضو شورای ولسوالی اندخوی فاریاب

(مرکز ولسوالی در ۵ سرطان سقوط کرد، مصاحبه در۱۹اسدانجام شد):

دختر و سه پسرم قبلاً به مکتب می رفتند، اما اکنون مکتب بخاطر رخصتی های تابستانی بسته است. طالبان با معلمین جلسه گرفته و به آنها گفتند که هر وقت رخصتی تمام شد مکاتب را دوباره باز می کنند. آنها به معلمین گفتند که مکاتب دخترانه و پسرانه را باز می کنند.

مرد سید، بیکار، از ولسوالی لاش و جوین ولایت فراه

(مرکز ولسوالی در ۲۳ جوزا سقوط کرد و مصاحبه به تاریخ ۲۱ اسد انجام شد)

ممکن است حدود ده مکتب دخترانه در منطقه ما وجود داشته باشد. فکر می کنم وقتی تعطیلات تمام شود، طالبان به همه مکاتب اجازه فعالیت بدهند. آنها به کسی نگفته اند که به مکتب نرود. آنها گفتند که همه بشمول زنان می توانند به مکتب بروند. فقط باید مثل قبل حجاب کنند. معلمین مکاتب دخترانه همه زن هستند و می توانند درس بدهند. 

وضعیت پس از سقوط کابل

در برخی مناطق، مردم گزارش کرده اند که آموزش نسبت به قبل کمتر شده است

مرد پشتون، فارغ التحصیل پوهنتون/دکاندار از ولسوالی سید کرم پکتیا

(مرکز ولسوالی در ۲۲ اسد سقوط کرد، مصاحبه در ۵ میزان):

قبل از آمدن طالبان، مکاتب به دلیل ویروس کرونا بسته بود. بعد از امتحان  چهارنیم ماهه دوباره در ماه سرطان (۳۱ جوزا تا ۲۹ سرطان) شروع شد، اما به دلیل  تشدید جنگ در منطقه ما، یک بار دیگر مکاتب تعطیل شدند. زمانی که طالبان کنترل کشور را به دست گرفتند، مکاتب برای مدتی بسته ماندند. بعد از اینکه وزارت معارف اعلام کرد، مکاتب پسرانه باز شد، اما مکاتب دخترانه همه به جز صنف های  1 تا ۳ هنوز هم تعطیل اند. دختران صنوف بالاتر را فامیل هایشان یا به دلیل فقر و یا هم بخاطر وضعیت نامعلوم اجازه نمی دهند به مکتب بروند. پسر و دخترم هنوز مکتب می‌روند، اما نه صنفی هست و نه معلمی. این نیز دلیلی است که مردم فرزندان خود را به  مکتب روان نمی کنند. قبلا معلم های زن با دخترها و اطفال خیلی خوب بودند، و دختران و اطفال با شوق به مکتب می رفتند. اکنون تعداد معلمین  اندک است، اکثر آنها بخاطر عدم  دریافت معاش به مکتب نمی روند. چهار لیسه دخترانه در این ولسوالی وجود داشت که دختران هر سال از آنها فارغ التحصیل می شدند، اما اکنون، بیشتر دختران جایی برای رفتن ندارند.

زن پشتون، قابله از قلعه نو، مرکز ولایت بادغیس

 (سقوط در ۲۱ اسد، مصاحبه در اول عقرب): خواهران من صنف نهم و پنجم هستند، کوچکترین برادرم صنف دوم است. در حال حاضر فقط مکاتب ابتدایی برای دختران باز است – خواهرم که صنف پنجم است به مکتب می رود. برای پسران نیز فقط مکاب ابتدایی باز است. مادرم معلم لیسه دخترانه بود اما حالا خانه نشین شده است.

مرد سید، داکتر طب از ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان

 (مرکز ولسوالی در ۲۴ اسد سقوط کرد، مصاحبه در ۳ میزان انجام شد):

 همه فرزندانم، پسر و دخترم، قبل از قرنطینه به مکتب می رفتند. در حال حاضر هم می روند. تا زمانی که محدودیتی از سوی طالبان وجود نداشته باشد، آنها را متوقف نخواهم کرد، زیرا این حق آنهاست. اگر طالبان به فرزندانم اجازه مکتب رفتن ندهند، با خانواده ام افغانستان را ترک می کنم. مکاتب پسرانه در یکاولنگ در حال حاضر تا صنف ۶ الی ۹ بوده اما مکاتب دخترانه فقط تا صنف ۶ باز می باشد.

مرد تاجک،  مقام محلی سابق دولت از فیروز کوه، مرکز ولایت غور

 ( سقوط ولایت در ۲۲اسد، مصاحبه در ۲۳ میزان) :

 ما دختران و پسران را به مکتب می فرستادیم. برادران من در پوهنتون های تخار و هرات محصل هستند و کوچکترین آنها صنف دهم است. یکی از خواهران من در پوهنتون هرات محصل است و دیگریش صنف نهم است. اگر طالبان مکاتب و پوهنتون ها را بازگشایی کنند، اجازه می دهیم درس بخوانند. در حال حاضر در اینجا مکاتب دخترانه و پسرانه فقط از صنف اول تا ششم باز است و مکاتب متوسطه پسرانه و دخترانه تعطیل است.

مصاحبه شونده دوم از فیروز کوه اطلاعات متفاوتی ارائه کرد:

مرد تاجک، فعال جامعه مدنی از فیروز کوه، مرکز ولایت غور

(سقوط ولایت در ۲۲اسد، مصاحبه در ۲۸ میزان):

مکاتب دخترانه از صنف ۱ تا ۶ و مکاتب پسرانه از صنف ۱ تا ۱۲ باز هستند. اطفال مکتب می روند اما کیفیت آموزش در ولایت غور بسیار پایین است. در گذشته هم کیفیت آموزش پایین بود، و حالا پایین تر شده است.. اکثر معلمین به مکتب نمی آیند زیرا تقریباً چهار ماه است که معاش نگرفته اند. در گذشته معلمین زن در مکاتب پسرانه غور تدریس نمی کردند و در حال حاضر نیز تدریس نمی کنند. معلمین مرد در مکاتب دخترانه بودند، اما در حال حاضر آنها اجازه انجام کار خود را ندارند یا حد اقل معلمین جوان به مکاتب پسرانه منتقل شده اند.

مرد پشتون، خیاط از ولسوالی نادعلی هلمند

(سقوط مرکز ولسوالی در۶ سرطان، مصاحبه در ۲۹ سنبله):

ما قبل از بسته شدن مکاتب به دلیل ویروس کرونا، فرزندان خود را به مکتب می فرستادیم، اما فقط پسران را مکتب می فرستادیم چون مکتب دخترانه نبود که دختران را بفرستیم.  اکنون پسران می توانند از صنف ۱ الی ۱۲ مکتب بروند. دختران مکتب نمی روند. در  ولسوالی سید آباد یک مکتب  متوسطه دخترانه وجود داشت که اکنون تعطیل است. همچنین چند ماه پیش یک لیسه دخترانه در منطقه چانجیر ولسوالی افتتاح شد که تا اکنون حتی یک دختر برای تحصیل به آنجا نرفته است. اما طالبان گفته اند که در حال حاضر روی طرحی برای از سرگیری مکاتب دخترانه کار می کنند. 

مصاحبه‌ شوندگان گزارش دادند که در برخی مناطق به ویژه در شمال، فرصت‌های بیشتری برای آموزش نسبت به سایر نقاط کشور وجود دارد. در ولایات جوزجان، کندز و بلخ ظاهراً مکاتب اصلاً تعطیل نشده بود.

مرد ازبک، مسئول ریاست معارف شبرغان مرکز جوزجان

(مرکز ولایت در ۱۶ اسد سقوط کرد، مصاحبه در۲۵ میزانانجام شد):

دختران و پسران در سراسر  ولایت به شمول فرزندان خودم، به مکتب می روند. طالبان از ابتدا مکاتب را نبستند. دختران تا صنف دوازدهم می روند؛ حتی یک روز هم توقف نمی کنند. معلمین زن نیز به مکاتب خود می روند. زمانیکه رئیس جدید معارف تعیین شد – او یک عرب  از ولسوالی آقچه جوزجان است – به کابل رفت و توافق وزارت را با ادامه تحصیل در این ولایت گرفت، همانطور که قبل از آمدن طالبان بود. او به آنها گفت که حاضر است هر حکمی را که وزارتخانه در مورد تعطیلی یا باز کردن  مکاتب صادر کند، به اجرا  بگذارد، اما [در عین حال ] نمی‌خواهد دختران در خانه بمانند.

زن ازبک، مدیر قرضه و اسناد از شبرغان مرکز جوزجان

 (مرکز ولایت در ۱۶ اسد سقوط کرد، مصاحبه در ۲۵میزان):

همه دختران و پسران از صنف اول تا دوازدهم در شبرغان به مکتب می روند. دختران  عبا (حجاب) می پوشند و صورت خود را (با چادر یا ماسک ) می پوشانند و پسرها باید لباس های سنتی افغانی بپوشند. مردم شبرغان از همان ابتدا مکاتب را نبستند. با بازگشایی دفاتر، مکاتب نیز فعالیت خود را از سر گرفتند.

مرد دهقان پشتون از ولسوالی دشت ارچی کندز

(مرکز ولسوالی در ۲۰ جوزا سقوط کرد، مصاحبه در ۳ عقرب انجام شد):

ما قبل از تسخیر ولسوالی، اطفال، دختران و پسران خود را به مکتب می فرستادیم و اکنون دوباره آنها را می فرستیم. ما در قریه خود یک مکتب ابتدایی داریم و اهالی قریه هم دختران و هم پسران خود را به مکتب می فرستند. در مرکز ولسوالی و مرکز ولایت، دختران تا صنف دوازدهم به مکتب می روند. حتی در آغاز [حکومت طالبان] از رفتن به مکتب منع نشدند. معلمین زن نیز همچنان در مکاتب مشغول تدریس هستند.

زن سید، (اکنون) بیکار، از مرکز ولایت کندز

 (سقوط به تاریخ ۱۷اسد، مصاحبه در۲ عقرب):

 مکاتب پسرانه تا صنف دوازدهم و مکاتب دخترانه تا صنف هفتم باز است. در برخی از مکاتب دخترانه، درس صنف های  دوازدهم جریان دارد، اما تعداد بسیار کمی از دختران در آن شرکت می کنند. خواهرم معلم مکتب است و به گفته خودش تعداد شاگردان کم شده و کیفیت آموزش هم مثل گذشته نیست.

زن هزاره، روانشناس و معلم از مزار شریف، مرکز ولایت بلخ

 (سقوط در ۲۳ اسد، مصاحبه در ۱۸ میزان):

 از گذشته، تمام مکاتب پسرانه و دخترانه در مزار باز است. هم دختران و هم پسران تا صنف دوازدهم درس می خوانند.  خانواده من هم همینطور است، دختر و پسر هر دو به  مکتب می روند. در مکتب [خصوصی] من، ما صنف ها را از هم جدا کردیم و اکنون تا حد ممکن معلمین زن برای دختران و معلمین مرد برای پسران داریم. اکنون معلمین باید لباس های بلندتر بپوشند و هفته گذشته نامه ای دریافت کردیم که حتی به دختران کوچک دستور داده شده بود که چادر داشته باشند.  اکنون اگر می خواهند پرده ها را می بندیم.

در چندین حوزه، مصاحبه شوندگان اظهار داشتند که اگرچه مکابت به طور رسمی باز بوده ولی کیفیت تدریس یا حاضری معلمین و شاگردان به قدری آسیب دیده که آنها ارزشی برای فرستادن فرزندان خود  به مکتب نمی بینند.

مرد هزاره، مالک زمین از ولسوالی شهرستان دایکندی

 ( سقوط مرکز ولسوالی در ۲۳ اسد ، مصاحبه در اول عقرب):

در خانواده من هم پسران و هم دخترانم به مکتب می  رفتند.  یکی از پسرانم سال آخر پوهنتون و دوتای دیگر صنف های  ششم و هفتم بودند. دخترم از مکتب فارغ شده  و بعد ازدواج کرد.  مکاتب پسرانه شهرستان باز است اما پسرانم به دلیل کیفیت پایین آموزش نمی روند. بسیاری از معلمان به خارج از کشور رفته اند و بقیه به دلیل پرداخت نشدن معاشات شان به مکتب نمی روند.

زن هزاره، کارمند سابق دولت از نیلی، مرکز دایکندی

 (سقوط در ۲۳اسد، مصاحبه در اول عقرب): سه دختر و دو پسر از خانواده من به مکتب می رفتند. دختران صنف های هشتم، نهم و دهم و پسران  صنف دهم و یازدهم هستند. مکاتب دخترانه اکنون فقط تا صنف ششم باز است. اگر طالبان مکاتب متوسطه را بازگشایی کنند، دختران خود را به مکتب می فرستیم، اما مردم از فرستادن فرزندان خود به مکتب و پوهنتون دلسرد می شوند. وقتی وزیر تحصیلات عالی علناً می گوید که برای کسانی که در ۲۰ سال گذشته تحصیل کرده اند، ارزشی قائل نیستند.

مرد تاجک، معلم ولسوالی استالف در ولایت کابل

 ( سقوط مرکز ولسوالی در ۲۴ اسد ، مصاحبه در ۱۹ میزان):

فرزندان و برادرزاده هایم قبل از شیوع ویروس کرونا به مکتب می رفتند. امسال آنها امتحانات چهارنیم ماهه را شروع کرده بودند، اما از زمانی که طالبان به قدرت رسیدند، مکاتب دخترانه در سراسر کشور به روی  شاگردان بالای صنف ششم بسته شده است. این  مکاتب باید هر چه زودتر دوباره فعال شوند. دختران نیز حق تحصیل دارند. آنها بخش بزرگی از جامعه هستند که نباید آسیب ببینند. من از دولت می خواهم معاش معلمین را پرداخت کند. چهار ماه است که معلمین معاش شان را دریافت نکرده اند. اگر به همین منوال ادامه یابد، بیشتر معلمین ممکن است کار خود را ترک کنند. در حال حاضر تعداد معلمین بسیار کم است.  افراد زیادی به مکتب نمی آیند زیرا همه سعی می کنند برای خانواده خود  نان پیدا کنند. اگر به همین منوال پیش برود لطمات جبران ناپذیری به تعلیم و تربیه کشور وارد خواهد شد. در حال حاضر  شاگردان بسیار کم هستند. مردم ناامید شده اند. جایی که قبلاً در هر  صنف ۴۰ شاگرد وجود داشت، اکنون فقط ۱۰ تا ۱۵ نفر در صنف حاضر می شوند. مردم حالا فرزندان خود را به مکتب روان نمی کنند.

در حال حاضر مکاتب دخترانه از صنف اول تا ششم در اینجا فعال است و  شاگردان و معلمین می آیند.  صنف های بالای شش هنوز شروع نشده است. و معلمین زن که در مکاتب پسرانه تدریس می کردند تا اطلاع ثانوی محروم شده اند – اما به آنها گفته شده است که معاش شان پرداخت خواهد شد.

یک زن اشاره کرد که فرزندانش به دلیل ترس از  ناامنی به مکتب نمی روند:

زن پشتون، مقام سابق دولتی از اسدآباد، مرکز ولایت کنر

 (سقوط در ۲۳ اسد، مصاحبه در ۳۰ میزان):

مکاتب دخترانه بالای صنف ششم در اینجا باز نیستند. پوهنتون ها هم باز نیستند قبل از کرونا، بچه‌هایم مکتب می‌رفتند، اما  اکنون نه پسرم و نه دخترم مکتب می روند. من آنها را به مکتب نمی فرستم زیرا در منطقه ای که قبل از تصرف در آن  بودیم، زندگی نمی کنیم. من به یک منطقه دیگر نقل مکان کردم. من فرزندانم را به مکتب نمی فرستم زیرا می ترسم طالبان بدانند که فرزندان من هستند به آنها آسیبی برساند.

در نهایت، در پنجشیر، جایی که مصاحبه‌شوندگان وضعیت در بخش‌های این ولایت را حد اقل شبیه حکومت نظامی توصیف می‌کنند، مکاتب دیرتر باز شدند یا اصلاً باز نشدند.

زن تاجک، مدیر مکتب از ولسوالی بازارک در پنجشیر

( سقوط مرکز ولسوالی در وسط ماه سنبله، مصاحبه در۱۷ میزان): فرزندان ما، دختر و پسر، بدون هیچ محدودیتی به مکتب می‌رفتند، اما من فکر نمی‌کنم که تحت کنترل اداره طالبان احساس راحتی و آرامشی را که قبلا داشتند، خواهند داشت. برادر و خواهرزاده ام صنف دهم و برادرزاده هایم صنف هشتم و چهارم هستند. امروزه آنها به مکتب نمی روند، اما امیدواریم در آینده بروند. حتی اگر سایر شاگردان به مکتب نروند، به محض عادی شدن شرایط، فرزندانمان را به مکتب روان می‌کنیم.

مرد تاجک، یک کارمند سابق امنیت ملی از ولسوالی خنج (منطقه حصه اول) در پنجشیر

 (مرکز ولسوالی در وسط ماه سنبله سقوط کرد، مصاحبه در ۳۰ میزان انجام شد):

فرزندانم و برادرزاده و خواهرزاده هایم به مکتب می رفتند. برای آنها مشکلی وجود نداشت. مکاتب دولتی و خصوصی وجود داشت و مردم با اشتیاق فرزندان خود را می فرستادند. دخترها و پسرها از هم جدا بودند و برای دختران معلمین زن وجود داشت. سال گذشته و در ابتدای سال جاری، کووید-۱۹ تحصیل کودکان را متوقف کرد. شاگردان امتحانات چهارنیم ماه  خود را دادند، اما بعد جنگ شد و طالبان آمدند و حکومت سقوط کرد.  اکنون همه چیز خراب شده فقط برخی از مردم در منطقه مانده اند و فرزندان خود را به مکتب نمی فرستند. در حال حاضر در ولسوالی حصه اول معارف وجود ندارد. مکاتب تعطیل است. طالبان همچنان در برخی از مکاتب و مدرسه ها پسته ساخته اند. بزرگان قومی چندین بار رفتند و از آنها خواستند که آنجا را ترک کنند تا بچه ها دوباره به مکتب بروند، اما تاکنون چیزی تغییر نکرده است.

مرد تاجک، کارمند سابق دولت از ولسوالی دره در پنجشیر

(مرکز ولسوالی در وسط ماه سنبله سقوط کرد، مصاحبه در ۲۷ میزان انجام شده است): فرزند من و سایر اعضای خانواده، اعم از پسر و دختر، به مکتب می رفتند. فقط سال گذشته آنها به خاطر کووید-۱۹ نرفتند. امسال به دلیل کووید-۱۹ مکتب هنوز تعطیل بود، اما دوباره شروع شد. حالا آنها به طور معمول به مکتب می روند. وضعیت ولسوالی دره نسبت به سایر ولسوالی های پنجشیر بهتر است. فقط یک ماه، از آغاز جنگ تا زمانی که طالبان ولایت را تصرف کردند، به مکتب نرفتند. بعد از آن اوضاع عادی شد، مکاتب دوباره شروع شد و اکنون شاگردان از صنف اول تا دوازدهم به مکتب می روند. پوهنتون ها هنوز باز نشده اند، مکاتب دخترانه و پسرانه از قبل جدا بودند، بنابراین هیچ مانعی برای آنها وجود ندارد. در مکاتب دخترانه معلمین همه زن و در مکاتب پسرانه معلمین  مرد  مشغول تدریس هستند.

پیامدها و نتیجه گیری

این مصاحبه ها در مورد تفاوت تحصیلی در افغانستان، چه قبل و چه بعد از تسلط طالبان، حرف های زیادی بازگو می کنند. نبود قوانین جهانی وعدم تمایل دولت جدید برای اجازه مکتب رفتن به دختران بزرگتر، مردم را بیشتر تحت فشار قرار داده است.  به هر حال جداسازی شاگردان اتفاق می‌افتد، اما اصرار بر اینکه فقط زنان می‌توانند به دختران آموزش دهند، در صورت ادامه این قانون، به شدت به آموزش دختران ضربه می‌زند. کمبود معلمین زن در سطح ملی وجود دارد – همانطوری که یونیسف گزارش کرده است، آنها کمی بیش از یک سوم نیروی کار را تشکیل می دهند که  این تناسب در مناطق روستایی باز هم پایین میرود. اصرار بر امکانات کاملاً مجزا و نه فقط صنوف درسی ، در برخی جاها نیز مشکل ساز خواهد شد. یکی دیگر از مسائل احتمالی پرداخت معاشات  است. طالبان گفته اند که معاشات ماه های آگست، سپتمبر و اکتوبر را پرداخت کرده اند. چندین نفر از مصاحبه شوندگان ما به مشکل  دریافت معاشات معلمین اشاره کردند و این که این امر هم برای  دسترسی و هم برای کیفیت آموزش عواقب بدی خواهد داشت.  (اگرچه ممکن است معاشات پس از انجام مصاحبه ها پرداخت شده باشد). پرداخت معاشات از جنبه دیگری نیز مهم است. هر منبع درآمدی برای خانواده ها در زمان فروپاشی اقتصادی قابل توجه است، اما به ویژه معاش زنان، استقلال و قدرت نسبی آنها را در خانواده افزایش می دهد.

نظریات مصاحبه‌شوندگان ما از خوشبینی  نسبت نبود امکانات آموزشی برای دختران بزرگتر در مناطقی که هیچگاه امکانات در آن وجود نداشته یا زیاد نبودند- تا ناراحت بودن و در صورت عدم بهبود وضعیت ترک وطن گفتن، در نوسان بود. تحصیل دختران و حق زنان برای کار در خارج از خانه از خواسته های اصلی زنان معترض در تظاهرات گسترده بوده است که از میانه های ماه اگست علیرغم ممنوعیت رسمی در۱۷ سنبله ادامه یافته است (به گزارش رسانه ها، برای مثال، اینجا و اینجا مراجعه کنید). چنین تظاهراتی تا کنون برای مقامات آزاردهنده بوده است، اما ادامه ناراحتی از نبود امکانات آموزشی برای دخترانشان ممکن است همچنان باعث نارضایتی مدنی شود یا باعث شود افغان‌هایی که توانایی دارند کشور را ترک کنند.

بسیاری از طالبان و جوامعی که از آنجا می آیند، جایی که زنان معمولاً پرده (برقع  یا حجاب) دارند،، آشکارا احساس ناراحتی میکنند، زیرا دختران نوجوان بیرون هستند و به مکتب می روند. این ناراحتی با بسیاری از جوامع دیگر که تحصیل دختران در تمام سنین را عادی و ارزشمند می‌دانند، در تعارض است. وزارت معارف گفته است که به دختران بزرگتر اجازه داده خواهد شد که پس از اجرای طرحی برای اطمینان از اینکه می توانند این کار را مطابق با اسلام انجام دهند، به مکتب بازگردند، اما تاکنون، با وجود وعده های متعدد، هیچ برنامه ای ارائه نشده است. عملاً، هرگونه اصرار بر تدریس دختران فقط توسط معلمان زن یا ساختمان مکاتب اختصاصی دخترانه، که باید شناسایی یا ساخته شوند، مانعی مطلق برای بازگشایی تمام مکاتب متوسطه خواهد بود. بنابراین، ترس وجود دارد که این شرایط بدان معنی باشد که برای بسیاری از دختران بزرگتر بازگشت به مکتب به یک رویا تبدیل شود. گذشته از این، در دهه ۱۹۹۰، طالبان همیشه قول می‌دادند که مکاتب دخترانه را در صورت بهبود امنیت بازگشایی کنند. همانطوری که در گزارش بعدی این مجموعه می بینیم، این اتفاق هرگز نیفتاد.

همچنین این سؤال وجود دارد که مکاتب جدید چه زمانی و آیا  واقعاً افتتاح می شوند یا درجایی که هنوز وجود ندارند، صنوف بالاتری برای پسران و دختران اضافه می شود یا خیر. به نظر می رسد که تمایل بیشتر کودکان افغان برای رفتن به مکتب، این فرصت را افزایش داده است . پایان درگیری به این معنی است که اکنون می‌توان مکاتب را در مناطقی که قبلاً در اثر درگیری‌ها ویران شده یا به دلیل جنگ از خدمات دولتی جدا شده بودند، باز کرد.

اکنون همه چشم براه نوروز اند، بهاری که شب و روز در آن اعتدال پیدا می کند  و آغاز سال جدید ۱۴۰۱ در افغانستان و در بیشتر ولایات، آغاز سال تحصیلی جدید است: آیا  حکومت طالبان اجازه می دهد که تمام مکاتب کشور بازگشایی شوند و همه شاگردان از جمله دختران سنین بالاتر به صنفهای درس بازگردند؟

منابع

  1.        در استفاده امروزی در افغانستان، دارالعلوم (به معنای واقعی کلمه «خانه علوم») معادل تحصیلات عالی دینی است، همانطوریکه  مدرسه («محل تحصیل») معادل مکتب در تعلیمات دینی اسلامی است.
  2. براساس گزارش‌ها، انتصاب‌های ارشد دیگری در وزارت معارف که توسط طالبان اداره می‌شود، وجود داشته است. به عنوان مثال، مولوی سید آقا به عنوان معین تعلیمات اسلامی، مولوی عبدالحکیم همت آخوندزاده به عنوان رئیس دفتر وزیر، عزیز احمد رایان به عنوان مدیر روابط عمومی، استاد وحیدالله هاشمی به عنوان مدیر روابط بین الملل و تمویل کنندگان و مولوی احسان الله خطاب به حیث رئیس معارف شهر کابل هستند. پست های خبری این وزارتخانه را اینجا وگزارش خبرگزاری افغان را اینجا ببینید.

لیکوالان:

تیم ما / زموږ کاري ډله

نور د دې لیکوال څخه