Afghanistan Analysts Network – Dari Pashto

سیاست / چشم انداز سیاسی

کرزی پس از ریاست جمهوری: هنوز چالشی برای حکومت وحدت ملی است؟

علی یاور عادلی 14 دقیقې

ممکن است حامد کرزی زمام قدرترا در سنبله ۱۳۹۳ واگذار کرده باشد، اما نفوذش بر سیاست افغانستان پایان نیافته است. مطالباتش برای یک لویه جرگه، همزمان با نزدیک شدن حکومت وحدت ملی به پایان دومین سالش، خطری را متوجه آن می کرد. اما گروه های سیاسی و افراد متنفذ، حتا آنانی که قبلا متحدان نزدیک او بوده اند، به خواست او علاقه ای نشان ندادند. بلکه، برخی از اظهارات اخیر او با واکنش های منفی رو به رو شده است و حمایت هایی که دریافت کرد فقط باعث افزایش جنجالهایی در دور و برش شد. علی یاور عادلی، پژوهشگر شبکه تحلیلگران افغانستان، (با گزارش پارلمانی سلیمه احمدی و نظرات توماس روتیگ) به بررسی شماری از اتفاقات اخیر، پیامدهای آن ها و این که این اتفاقات چه چیزی را در باره نفوذ سیاسی کرزی برای ما بازگو می کند، می پردازد.

رئیس جمهور پیشین حامد کرزی از زمانی که در سال ۱۳۹۳ کرسی خود را ترک کرد، در صحنه سیاسی افغانستان حضور سایه وار داشته است. او در اقامتگاه خود که از قصر ریاست جمهوری فاصله چندانی ندارد، اغلب با کسانی دیدار می کند که احساس می کنند از سوی حکومت وحدت ملی تحقیر شده یا در برابر آناهدافی را دنبال میکنند. این دیدار ها اغلب با ضیافت های مفصل همراه است. (اشرف غنی، رئیس جمهور جدید، این رویه ها را در ارگ لغو کرده است.) شایعاتی وجود دارد مبنی بر این که رئیس جمهور پیشین پنهانی علیه حکومت وحدت ملی توطئه می چیند (به این مقاله ماه سرطان ۱۳۹۵ لاس انجلس تایمز یا این مقاله ماه جوزای ۱۳۹۴رادیوی اروپای آزاد که هردو توسط نویسندگان افغان نوشته شده مراجعه کنید)، اتهامی که او رد کرده است. در موارد آشکارتر، او در مصاحبه هایی با رسانه های بین المللی در مورد طیف وسیعی از موضوعات مکررا اظهار نظر کرده است. او به خبرگزاری آلمان دی پی ای گفت که’هیچ تنشی‘ میان او و جانشینش اشرف غنی وجود ندارد، اما او صدای خود را به گوش دیگران خواهد رساند “زمانی که احساس کند که کشور،در رابطه با مسایل اساسی، در مسیر نادرستی در حرکت است.”

“شعار “مرگ بر کرزی

در چند ماه اخیر، کرزی فراتر از سهم خود در جنجالها دخیل بوده است. جالب توجه ترین حادثه در جریان تجلیل از پنجمین سالگرد کشته شدن رئیس جمهور پیشین برهان الدین ربانی به تاریخ ۹  میزان ۱۳۹۵ در خیمه لویه جرگه در کابل ، اتفاق افتاد. ربانی در ۲۹ سنبله ۱۳۹۰ کشته شد. (محفل امسال به دلیل آمادگی ها برای امضای توافق نامه صلح با حزب اسلامی حکمتیار به تاریخ ۸ میزان ۱۳۹۵، ده روز دیرتر از این تاریخ برگزار شد؛ به تحلیل شبکه تحلیلگران افغانستان در اینجا و اینجا مراجعه کنید). رئیس اجرائیه عبدالله عبدالله و معاونانش، معاون رئیس جمهور محمد سرور دانش، چندین عضو کابینه، رهبران جهادی و سایر سیاستمداران، به شمول کرزی، در این محفل شرکت کردند.

این اتفاق در جریان سخنرانی نماینده پیشین پارلمان عبدالرب رسول سیاف- متحد کلیدی کرزی و رهبر جهادی پیشین، که اکنون رئیس شورای حراست و ثبات افغانستان (به این تحلیل شبکه تحلیلگران افغانستان مراجعه کنید) است، اتفاق افتاد. سخنرانی سیاف بر فضیلت جهاد و مجاهدین متمرکز بود. یکی از شرکت کنندگان به پا خاست و شروع کرد به شعار دادن “مرگ بر طالبان” و “مرگ بر کرزی.” هرج و مرجی در خیمه برپا شد. سیاف زمانی که در نهایت توانست جمعیت را آرام کند، گفت که این مجلس،”مجلس فحش و توهین نیست، بلکه مجلس عزت و تکریم است.” زمانی که شرکت کننده دیگری فریاد زد که شعار دهنده باید به خاطر توهین به’بزرگانش‘ از خیمه بیرون انداخته شود، بار دیگر خیمه وارد هرج و مرج شد. کرزی، که نفرات امنیتی اطرافش را گرفته بود، روی سکوی خطابه رفت و سعی کرد جمعیت را آرام کند.

وقتی که کرزی دوباره روی سکوی خطابه رفت تا سخنرانی خود را ایراد کند، بار دیگر چندین مرتبه سخنرانی اش اخلال شد. کرزی از مردم خواست “بگذارند آن ها ]اخلالگران[ صحبت کنند” و گفت که آزادی بیان در کشور وجود دارد و “آمریکایی ها هر روز شعار’مرگ بر کرزی‘سر می دهند.” او، ظاهرا در تلاشی برای فرونشاندن مخاطبان احساساتی، کوشید احترامش را به ربانی نشان بدهد. (کرزی پس از کنفرانس بن در مورد افغانستان در سال ۱۳۸۰، به عنوان رئیس دولت، جانشین ربانی شد. ربانی فقط پس از فشارهایی، از جمله از سوی کسانی در صفوف جمعیت – حزبتحت رهبری اش- کنار رفت.) کرزی، در پایان سخنرانی خود، از شخصی که علیه او شعار داده بود دعوت کرد روی سکو بیاید. کرزی او را در آغوش گرفت و گفت:” این اتفاق افغان ها است. خارجی ها بدانند که نمی توانند بین ما تفرقه بیندازند.” از شخص شعار دهنده خواسته شد معذرت خواهی کند، که او این کار را کرد سخنرانان بعدی، مانند عطا محمد نور، یکی از رهبران حزب جمعیت و والی ولایت بلخ، گفت که به خاطر این اتفاق متأسفند و کرزی را به خاطر شجاعتش در مدیریت آن اتفاق به شیوه خودش ستودند.

این حادثه در مطبوعات و رسانه های اجتماعی بازتاب یافت. در فرهنگ سیاسی افغانستان، که رهبران و بزرگان در آن عموما مورد احترام عمومی قرار می گیرند و استدلال ها در قالب کلمات مودبانه بیان می شود، این یک مورد نادر از توهین علنی بود- که نشان می دهد احساسات نسبت به رئیس جمهور پیشین و اظهاراتش تاچه حد بالاست.

دفاع از کرزی، اما کمک نکردن به حل مسأله

در روزهای پس از این حادثه، چندین مقام دولتی به دفاع از کرزی شتافتند. یکی از آن ها عبدالرازق، قوماندان قدرتمند امنیه قندهار، بود که جایگاه خود را مدیون کرزی است. او پس از ترور احمد ولی، برادر کرزی که عملاً فرماندار قندهار بود، در ماه سرطان ۱۳۹۰، مرد نیرومند منطقه قندهار بزرگ شد. در مصاحبه ای به تاریخ۱۰ میزان ۱۳۹۵، رازق،  ضمن اظهار نظر در مورد حادثه خیمه لویه جرگه، گفت: “کاری خیلی بد شد. ما دیگر این کارها را اجازه نمی دهیم. ما پیگیری و سؤال خواهیم کرد که چرا این مسأله اتفاق افتاد.” او سپس به انتقاد از مجاهدین دوران مقاومت علیه شوروی و طالبان پرداخت (او از کسی نام نبرد، اما روشن بود که منظورش کیست). برعکس، او ملا عمر و ملا دادالله را به عنوان “بهترین و شایسته ترین مجاهدین” توصیف کرد. این اظهارات ، با توجه به موضع ضد طالبانی رازق در میدان نبرد، بسیاری را شگفت زده کردو قویا نشان می داد که اظهارات رازق، در کنار این که یک ابراز احساس وفاداری به خانواده کرزی است، یک بعدقومی نیز دارد(هرچند او از مرحوم احمد شاه مسعود، فرمانده جمعیت، نیز تمجید کرد). کرزی، رازق و دو رهبر فوق الذکر طالبان- که هردو اینک مرده اند- پشتون هستند، در حالی که بسیاری از رهبران مجاهدین که او به طور ضمنی مورد انتقاد قرار داد، پشتون نیستند.

پس از آن، دفتر شورای امنیت ملی، به رهبری حنیف اتمر، با صدور بیانیه ای رسمی  به تاریخ ۱۲ میزان ۱۳۹۵، کرزی را به مثابه یکی از “شخصیت های تأثیرگذار و محترم تاریخ معاصر کشور {که} هم به عنوان یک رئیس جمهور پیشین و هم به عنوان یک زعیم ملی، احترام ویژه ای نزد مردم، حکومت وحدت ملی و رئیس جمهور فعلی اشرف غنی دارد” تعریف کرد. این بیانیه با تاختن بر شعاردهندگان علیه کرزی در مراسم یادبود از ربانی، گفت که ارزش افغانی احترام به بزرگان از سوی “حلقات مشخص اجیر و مزدبگیر استخبارات خارجی پامال شد.” بیانیه ادعا کرد که این حلقات “تلاش های زنجیره ای و وسیعی را برای ترور شخصیت بزرگان و شخصیت های ملی ما شروع کرده اند” و هشدار داد که چنین چیزی”پیامدهای خوبی نخواهد داشت.”

بیانیه دفتر شورای امنیت ملی به طور مشخص ذکر کرد که کرزی به عنوان یک مهمان در مراسم یادبود شرکت کرده بود، هرچند، مطابق بیانیه حزب جمعیت اسلامی، او مهمانی نبود که دعوت شده باشد. در این بیانیه، که علاوه بر جاهای دیگر در صفحه فیس بوک وزیر خارجه صلاح الدین (فرزند برهان الدین) ربانی نشر شد ، آمده که به طور مشخص کرزی به دلیل یک سلسله اظهارات جنجال برانگیزی که راجع به طالبان داشته است، دعوت نشده بود.(۲) زمانی که کرزی به محفل حضور یافت، ادب تقاضا می کرد که دروازه را به او نشان ندهند. حزب جمعیت همچنین از دفتر شورای امنیت ملی خواست که جزئیات ادعایش مبنی بر این که حلقات مشخصی مورد حمایت استخبارات خارجی قرار دارند را شریک کند و گفت که بیانیه شورای امنیت ملی “غیرضروری و در راستای منافع ملی نبود”- بدینسان این اتهام که کسی در صفوف آن ها مورد حمایت خارجی است را رد کرد. جمعیت در نهایت از دفتر شورای امنیت ملی خواست که “صدای تفرقه و گروه گرایی را از آدرس نهادهای ملی بلند نکند.”

اظهارات قبلی کرزی در باره طالبان

کرزی در چندین موقع در ماه های قبل از این حادثه در خیمه لویه جرگه، اظهاراتی داشته بود که ظاهرا بر حمایت لفظی اش از طالبان دلالت می کرد. کرزی، زمانی که در قدرت بود، اغلب با اشاره بهاین که دشمن واقعی در جای دیگری است، اغلب ازطالبان به عنوان “براداران ناراضی”یادمی کرد که باید به اجتماع برگردانده شوند. جاشوا پارتلو، خبرنگار واشنگتن پست، در زندگی نامه کرزی که اخیرا منتشر شده، به نقل از رئیس جمهور پیشین که در مورد سقوط یک شهر دور افتاده به دست طالبان ابراز نظر میکرد نوشته است: “یعنې که آزاد شد”. (۳) اخیرا، کرزی در اظهارات خود حتا صریح تر شده است. یکی از جنجال برانگیزترین اظهاراتش در پاسخ به خواست ها برای خاکسپاری مجدد بقایای امیر حبیب الله دوم (کلکانی)، که واکنش های تحقیرآمیزی در برخی از حلقات پشتون برانگیخت (به گزارش شبکه تحلیلگران افغانستان اینجا مراجعه کنید)، بود. در ویدیویی از اواسط سنبله ۱۳۹۵، کرزی در پاسخ به شخصی که دیدگاه او را در باره خاکسپاری مجدد می پرسد،می گوید: “ملا محمد عمر شاه بود یا نبود؟ او کجاست؟ او را هم بیاورید و با عزت دفن کنید.”

با توجه به وضعیت شکننده امنیتی و نگرانی ها راجع به تمایل فزاینده سیاستمداران به بیان نارضایتی های شان در قالب زبان قومی، اظهارات کرزی برای افراد زیادی خوشایند تمام نشد. ابراز احساسات کاملا ضد کرزی در برخی از بخش های رسانه ها و عرصه سیاسی، به خصوص در میان هواداران حزب جمعیت اسلامی، بازتاب دهنده روایت های تاریخی متضاد در باره گذشته پرفراز و نشیب این کشور و نقش طالبان بود. رئیس اجرائیه عبدالله، به تاریخ ۱۷ سنبله ۱۳۹۵، در سخنرانی ای در محفل یادبود از سالگرد کشته شدن احمد شاه مسعود، به اظهارات کرزی پاسخ داد:

ملا عمر، برخلاف ادعای آقای کرزی، پادشاه افغانستان نبود و نیست و مردم او را به عنوان شاه خویش نپذیرفته بودند و نمی پذیرند. ملا عمر یک جنایتکار و قاتل بود و درست مثل این که امروز طالبان بخش هایی از کشور را در اختیار دارند، در آن زمان نیز بخش هایی از کشور را در اشغال داشتند.

دسته دوم از اظهارات جنجال برانگیز کرزی در جریان مصاحبه ای با بی بی سی به تاریخ ۳ میزان ۱۳۹۵بود. کرزی در آن مصاحبه گفت که طالبان “یک نیروی افغانی است که می تواند بیاید و یک منطقهرا بگیرد” و نیروهای امنیتی ملی افغانستان، که آن ها نیز یک نیروی افغانی هستند، حق ندارند آن منطقهرا از طالبان پس بگیرند:” اگر همه ما افغان هستیم، چرا یک افغان به افغان دیگر بگوید که تو نمی توانی این جا را بگیری؟”

این سخنان دور دیگری از واکنش ها را بر ضد کرزی برانگیخت. برای مثال، به تاریخ ۱۱ میزان ۱۳۹۵، فردوس، ستون نویس روزنامه هشت صبح، فردوس، ستون نویس روزنامه ، نوشت  که کرزی احساسات کل حوزه ضد طالبان را جریحه دار کرد و تعریف زیر را از این حوزه به دست داد:

تنها حوزه های نفوذ سیاستمدارانی مثل عطا محمد نور، صلاح الدین ربانی و داکتر عبدالله عبدالله را در بر نمی گیرد. کل جمعیت شهرنشین و قانون پذیر افغانستان، ضد طالبان وفرهنگ طالبانی هستند. قشر تحصیل کرده، دموکراسی خواهان، رسانه ها، سازمان های جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر و بخش قابل توجهی از مردم عام افغانستان، حوزه ضد طالبان را شکل داده اند.

در پارلمان، به تاریخ ۷ میزان ۱۳۹۵،سید نادرشاه بحر، نماینده ولایت غور در پارلمان، پرسید چگونه شخصیت سیاسی ای که بیش از یک دهه بر کشور فرمانروایی کرده است می تواند بگوید که طالبان حق دارند هر جایی را که بخواهند تصرف کنند، در حالی که بخش های زیادی از جمعیت از قوای مسلح دولتی حمایت می کنند؟ او افزود که همچو اظهارات روحیه نیروهای امنیتی کشور را تضعیف خواهد کرد و از حکومت خواست کرزی را به خاطر همدردی اش با طالبان مورد پیگرد قرار دهد- خواستی که از سوی چند نماینده دیگر پارلمان نیز بیان شد. نمایندگان دیگر از حکومت خواستند که امتیازات مالی کرزی را لغو کند. عبدالرؤف ابراهیمی، رئیس ولسی جرگه، اعلان کرد که نیروهای امنیتی که در برابر شورشیان می رزمند و جان های شان را برای وطن قربانی می کنند، فرزندان صدیق این کشور هستند و طالبان دشمن هستند.

شورای نخبگان جوان پنجشیر، گروهی از جوانان تاجیک از پنجشیر و شمالی، یک گام فراتر گذاشت و با صدور بیانیه ای کرزی را به تغییر قانون اساسی و تک زبانی ساختن سرود ملی، رهایی زندانیان طالبان (در زمانی که نباید آزاد شوند) و دست داشتن در ترور شخصیت هایی مانند معین پیشین وزارت داخله جنرال محمد داود (در ماه جوزای ۱۳۹۰) و حتا خود ربانی (در سنبله ۱۳۹۰) متهم کرد. آن ها خواهان حذف نام کرزی از عنوان فرودگاه بین المللی کابل شدند و کمپاینی را در این راستا در رسانه های اجتماعی به راه انداختند (نام میدان هوایی به میدان هوایی بین المللی حامد کرزی در نخستین جلسه کابینه رئیس جمهور غنی تغییر داده شد. جنبش اسلامی، حزب تحت رهبری معاون اول رئیس جمهور عبدالرشید دوستم، با صدور بیانیه ای به تاریخ ۲۸ میزان ۱۳۹۵بههم سرایانضد کرزی پیوست که ظاهرا، علاوه بر چیزهای دیگر، کرزی را به عنوان طراح اصلی گسترش جنگ طالبان به شمال قلمداد کرد.

در پاسخ به این محکوم کردن های شدید و گاهی مضحک، کرزی کوشید توضیحی در باره اظهارات خود ارائه کند. در مصاحبه ای با صدای آمریکا، گفت:

سئوال در باره حملات هوایی بود که می گفت تو] کرزی[مخالف حملات هوایی ایالات متحده هستی، در حالی که حکومت فعلی از آن حمایت می کند. من به آن ها گفتم که من از نخستین روز حکومتم مخالف حملات هوایی بودم و هنوز هم مخالف آن هستم. من این را گفته ام و تا امروز از آن انکار نمی کنم، موضع من تغییر نکرده است. بعد از من سؤال شد، اگر طالبان بخش هایی از افغانستان را تصرف کنند، باز هم علیه آن خواهید بود؟ من گفتم، بله، من] باز هم[ علیه حملات هوایی هستم. اما اگر طالبان بخش هایی از افغانستان را تصرف کنند و حکومت خود را در آنجا ایجاد کنند، من مخالف آن ]نیز[ هستم. اگر من طرفدار آن می بودم، پرچم طالبان را در قطر قبول می کردم ]که بر فراز دفتر ارتباطی آن ها برافراشته شود[. من نمی خواهم طالبان بخش هایی از افغانستان را تصرف کنند. اما من مخالف جنگ هستم. (برای جزئیات در مورد استدلال پیرامون گشایش دفتر قطر، به گزارش قبلی شبکه تحلیلگران افغانستان در اینجا مراجعه کنید.)

موضع سیاسی کرزی

به نظر می رسید کرزی، در مصاحبه میزان ۱۳۹۵خود با بی بی سی، در بن بست کنونی در حکومت وحدت ملی، جانب غنی را گرفته است. او زمانی که ازش پرسیده شد که آیا حکومت وحدت ملی پس از’تاریخ انقضای‘ اولیه توافق نامه حکومت وحدت ملی همچنان مشروع خواهد بود یا خیر، گفت:

قانون اساسی افغانستان رئیس جمهور را برای پنج سال انتخاب می کند، مردم افغانستان برای رئیس جمهور برای مدت پنج سال رای می دهند. بنابراین، بر اساس انتخابات افغانستان، دوره حکومت اشرف غنی و ریاست جمهوری اشرف غنی ]اکنون[ ختم نمی شود. اما توافقی که اشرف غنی و داکتر عبدالله با مداخله ایالات متحده در باره دوره حکومت شان، ترتیبی که آن ها میان خودشان جور کردند که یکی رئیس جمهور باشد و دیگری رئیس اجرائیه، باید در ختم، یا در جریان، دو سال با فراخواندن جرگه ای دوباره تأیید شود یا کشور به نظام ریاستی برگردد.

در مصاحبه ای با تلویزون فونیکس آلمانی در ماه سنبله۱۳۹۵،کرزی توضیحات بیشتر ارائه کرد:” باید به طور واضح نشان داده شود که مسئولیت حکومت کردن با رئیس جمهور است.”

اظهارات کرزی در باره دوره حکومت وحدت ملی و، به طور ضمنی، در باره جایگاه عبدالله به عنوان رئیس اجرائیه، به دلیل اشاره به موضوع حساسی،واکنش هایی را برانگیخت. اردوگاه عبدالله هنوز کرزی را در آن چه که این اردوگاه به مثابه تقلب انتخاباتی به نفع غنی در انتخابات ۱۳۹۳ تلقی می کند، شریک می داند. به تاریخ ۲۷ میزان ۱۳۹۳، روزنامه ماندگار، که از عبدالله حمایت می کند، نوشت  که در انتخابات های سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ کرزی “انتخابات را از جاده سلامت و شفافیت خارج کرد.” این روزنامه همچنان گفت که کرزی ” انتخابات را به نمایشیاهانت بار دموکراسی و تظاهرات تمایلات قومی تباری بدل کرد” و این که رئیس جمهور غنی در همکاریبا رئیس جمهور پیشین کرزی “رسوایی بزرگیرا برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۳به ارمغان آوردند.”

با اینکه کرزی روابط خود را با گروه های مختلف سیاسی، شبه آپوزیسیون، حفظ کرده است اما اکثر این گروه ها،از موضع او راجع به حکومت وحدت ملی استقبال نکرده اند و نه هم به حمایت از مطالبه او برای توقف حملات هوایی توسط نیروهای آمریکایی بسیج شده اند. به طور خاص، کرزی سعی کرد در شورای ثبات و حراست افغانستان سیاف نفوذ کند اما آجندای او در این شورا مورد تأیید قرار نگرفت. اتفاق خیمه لویه جرگه که باعث شد کرزی، سیاف را به ایجاد فضای مطبوعاتی منفی علیه خودش متهم کند، به وخیم تر شدن روابط میان کرزی و سیاف انجامید. (این امر پس از یک دهه اتحاد سیاسی تنگاتنگ، که در نتیجه آن سیاف بازیگر کلیدی در شورای غیر رسمی رهبران جهادی مبدل شد، اتفاق می افتد. این شورا در جریان بحث های اساسی به طور منظم در ارگ ریاست جمهوری برگزار می شد که هدف آن این بود که حضور رهبران مذهبی در راستای تقویت موضع رئیس جمهور تلقی شود.)

رنگین دادفر اسپنتا، مشاور ارشد و وزیر خارجه پیشن کرزی، که او را در سفر ماه سنبله ۱۳۹۵ اش به آلمان همراهی می کرد، در جریان اظهار نظری در کنفرانس بین المللی در هرات به انتقاد   از سخنان کرزی در مورد طالبان پرداخت. اسپنتا در مصاحبه ای با مجله اتریشی در ماه سنبله امسال، نیز اذعان کرد که “تحمل کرزی در برابر فساد واقعا خیلی زیاد بود،” هرچند او بر این اعتقاد بود که کرزی “مرکز ثقل همه فساد در افغانستان نبوده است.”

به نظر می رسد که اکثر گروه های’اپوزیسیون،‘ به جای گرد آمدن در اطراف کرزی، وضعیت موجود کنونی را پذیرفته اند. برخی از آن ها در شکاف جاری میان اردوگاه های رئیس جمهور و رئیس اجرائیه و نیز با معاون اول رئیس جمهور دوستم، که نارضایتی فزاینده علنی از رئیس جمهور  از خود نشان داده است، حتا از ایفای یک نقش میانجی گرایانه سخن می گویند. به تاریخ ۱۰ میزان ۱۳۹۵، شورای حراست و ثبات سیاف کمیته ای را به رهبری محمد عمر داودزی، یکی از اعضای این شورا و رازدار پیشن کرزی، تشکیل داد که هدف آن متقاعد کردن رهبران حکومت به کنار گذاشتن اختلافات شان “به خاطر خیر کشور” بود.داودزی در یکی از مصاحبه های  اخیرش به تاریخ ۲۹ عقرب ۱۳۹۵،  حتا به مشارکت احتمالی در حکومت وحدت ملی اشاره کرد و گفت:” حکومت از چهار ماه قبل دروازه مشوره را باز کرده است. ]با شورای حراست و ثبات افغانستان[، در سطوح مختلف، در باره مسایل کلان ملی مشوره می کند. اگر مشوره در نهایت به مشارکت بینجامد، هراسی ]از آن[ وجود ندارد. کشور خودماست. حکومت خود ماست.” به همین ترتیب، به تاریخ ۱۱ عقرب ۱۳۹۵، شورای عالی احزاب جهادی و ملی مربوط به صبغت الله مجددی کنفرانس خبری ای برگزار کرد که در آن مجددی و محمد کریم خلیلی، معاون  پیشین رئیس جمهور، تلاش کردند شکاف موجود در درون حکومت وحدت ملی را کم اهمیت جلوه بدهند. (برای جزئیات بیشتر در باره گروه های متنوع سیاسی’اپوزیسیون،‘ به گزارش قبلی شبکه تحلیل گران افغانستان در اینجا مراجعه کنید.)

جذبه رو به کاهش

قبل از دومین سالگرد حکومت وحدت ملی به تاریخ ۸ میزان ۱۳۹۵، چالش های کرزی در افق سیاسی نمودار بود. او پیوسته خواهان برگزاری یک لویه جرگه سنتی بود که امیدوار بود از آن، شاید در راستای بازگشت باعنوانیشبیه’پدر ملت،‘ به نفع خود استفاده کند، در صورتیکه حکومت وحدت ملی در گشودن بن بست داخلی خود ناکام بماند یا، در حقیقت، فروبپاشد. آخرین اظهارات او- اظهاراتی که به حمایت از طالبان تفسیر شد و اظهاراتی که جایگاه رئیس اجرائیه را زیر سؤال برد- واکنش شدیدی را، به خصوص در حلقات اطراف خود رئیس اجرائیه، برانگیخت. به نظر می رسد سرو صدایی که پس از شعار های “مرگ بر کرزی” بلند شد، باعث تضعیف بیشتر از پیش اعتبار او به عنوان یک زعیم ملی شده و به قیمت از دست دادن متحدان بیشترش تمام شده است.

گروه های نیمه اپوزیسیون افغانستان اغلب مجموعه هایی از سیاستمداران ناراضی هستند که به جای این که گروه های واضح دارای برنامه سیاسی خودشانباشند امیدوارند پست های دولتی به دست بیاورند. در نتیجه، تلاش می کنند از تخریب همه پل های پشت سر با حکومت اجتناب ورزند. در نهایت، کرزی نتوانست از دومین سالگرد حکومت وحدت ملی به نفع خود استفاده کند و به نظر می رسد شعارش در حال حاضر برای گروه های سیاسی دیگر از جذابیت کمتری برخوردار است. با وجود این، حامد کرزی نباید این قدر زود خط زده شود. اظهارات ملی گرایانه و ضد آمریکایی کرزی در میان بخش هایی از مردم و نخبگان طنین دارد و، از همه مهم تر، وفاداری های سیاسی در افغانستان به سرعت می تواند تغییر کند. گمانه زنی های زیادی در باره شمولیت برخی از متحدان کرزی در کابینه، پس از استیضاح اخیر وزیران توسط پارلمان، نشان می دهد که کرزی ممکن است برای دست و پا کردن نفوذ در داخل حکومت در حال ریختن طرح نو به جای رویارویی کامل با آن باشد. واینک ممکن است، به جای به چالش کشیدن حکومت وحدت ملی به صورت کل، حمایت خود را آرام آرام از یکی از دو اردوگاه اعلان کند.

ویرایش توسط مارتینا فن بیلرت و توماس روتیگ

(۱)   سخنان جنرال رازق به طور عمده در واکنش به سخنرانی هایی ایراد شده در محفل، به خصوص سخنرانی سیاف که بر تفاوت ها میان مجاهدین و طالبان و سایر “تروریست ها” تأکید کرد، بود. در رابطه با شعارهای ضد کرزی، رازق گفتخیلی بد شد. ما دیگر به این چیزها اجازه نمی دهیم. ما پیگیری و سؤال خواهیم کرد که چرا این اتفاق افتاد. اول خودش] کرزی[ اشتباهی مرتکب شد که این افراد نااهل را بالا آوردند و آن ها را تا این مرحله رساندند. … ما همه این مجاهدین را می شناسیم. آن ها سرهای شان را تکان می دهند و بر میزها می کوبند که مجاهد هستند. آن ها نه مجاهد هستند و نه هم باید سر خود را بجنبانند که مجاهد هستند. ملا عمر بهترین مجاهد بود که پنج حکومتی را که آن ها ایجاد کرده بودند،ساقط کرد؛ در بخش غربی یکی دستمال گرد سر خود بسته بود و پنج ولایت را کنترل می کرد، دومی در منطقه مزار بود، که نکتایی پوشده بود و حکومتی برای خود ایجاد کرده بود. جلال آباد حکومت جداگانه ای بود. یک حکومت در چهار آسیاب و میدان شهر بود. کارته نو، تپه وزیر اکبر خان و پغمان و کمپنی حکومت های جداگانه دیگری بودند. با دیدن همه این ]نمایش ها[، ملا عمر حکومت خیلی خوبی داشت و برای کشور خدمات ارائه می کرد. برای جزئیات بیشتر، اینجا ببینید.

(۲) بیانیه حزب جمعیت، که از جمله در صفحه فیس بوک وزیر خارجه صلاح الدین ربانی منتشر شد، بیان داشت که: پس از این‌که اخیراً جناب حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، در مصاحبه‌‌ای موقف شان را در مورد طالبان بيان كردند، موجی از اعتراض ها و نگراني ها از اين موضعگيري در ميان جامعه شكل گرفت و انعکاس گسترده اي در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نيز داشت.به همين دليل جمعیت اسلامی افغانستان با درك حساسيت هاي ايجاد شده در ميان مردم، از رئیس جمهور پیشین دعوت به عمل نیاورد تا در همایش پنجمین سالگشت شهادت رهبر جهاد و مقاومت -که بیشتر از پنج هزار نفر در آن حضور به هم می رساند- اشتراک کند. در آجندای تهیه‌شده از سویکمیسیون برگزاری این همایش -که در رأس آن جناب سرور دانش معاون محترم ریاست جمهوری قرار داشتند- نيز نام ایشان نبود؛ اما جناب حامد کرزی خود لطف کردند و تشریف آوردند و تقاضای ایراد سخنرانی کردند که متأسفانه باعث شد چند تن از اشتراک کنندگان همایش، علیه ایشان شعار دهند.

یوسف سها، مسئول مطبوعاتی کرزی، به شبکه تحلیلگران گفت که کرزی دعوت نامه ای دریافت کرده بود، اما او مطمئن نبود که آیا کمیسیون برگزار کننده محفل سالگرد، به ریاست معاون رئیس جمهور دانش، آن را فرستاده بود یا حزب جمعیت. نسخه هایی از این دعوت نامه پس از آن در رسانه های اجتماعی منتشر شده است، برای مثال، اینجا ببینید.

(۳) جاشوا پارتلو، پادشاهی خودشان: خانواده کرزی و فاجعه افغانستان، کی ان او پی اف: نیو یارک ۱۳۹۵. نقل قول از کرزی از نقد و بررسی که در اکونومیست منتشر شده اقتباس شده است.

(۴) عبدالله در سخنرانی ای بلافاصله پس از انتخابات، به هواداران خود به تاریخ ۱۷ سرطان ۱۳۹۳گفت: در روزهای گذشته، در حالی‌کهیقین و باور کامل به رای پاک مردم افغانستان داشتیم و داریم، آخرین تلاش‌های خود را کردیم تا آرای تقلبی را از آرای پاک جدا سازیم؛ اما مثلث ارگ، کمیسیون انتخابات و یک تیم انتخاباتی تصمیم گرفتند تا نتیجۀ تقلب را اعلام کنند، ولی من به مردم آگاه، حق پرست و با غیرت افغانستان اطمینان می‌دهم که نتیجۀ این تقلب را نه یک روز، نه یک ماه و نه دو ماه یعنی هیچگاه نمی‌پذیرم.

لیکوالان:

علی یاور عادلی

نور د دې لیکوال څخه