تعداد افغان ها در ترکیه مرتب در حال افزایش بوده است، به طوری که بسیاری از آنها پس از تسلط طالبان در ماه اسد ۱۴۰۰، افغانستان را ترک کردند و به آنهایی که قبلاً مستقر شده بودند یا در حال انتقال به اروپا بودند، پیوستند. ترکیه پیش از این بزرگترین جمعیت پناهجوی جهان را داشت و ورود تازه وارد ها در گرماگرم بحران بی نظیر اقتصادی، تنها به شدت و حدت بحث های سیاسی درباره مهاجرین افزوده است. فابریزیو فوسچینی وضعیت رو به وخامت سیاسی و اقتصادی افغانها در ترکیه و همچنین موانع اداری را که مانع تنظیم وضعیت اکثر پناهجویان توسط خود آنها شده و به حضور عمدتاً غیرمجاز افغانها کمک کرده است، بررسی میکند.
افغان های جوان در حال قدم زدن به سمت دریا در زیتون برنو، استانبول. عکس از: فابریزیو فوسچینی
در گزارش دوم، نویسنده به تنوع معیشت مهاجرین افغان در استانبول نگاه میکند و خطراتی را که افراد در عبور ازمرز ترکیه و ایران و هنگام تلاش برای ترک ترکیه به قصد اتحادیه اروپا تجربه میکنند، گزارش می دهد.
نکات مهم گزارش
- تعداد پناهجویان وارد شده افغان به ترکیه که قبلاً از سال ۱۳۹۷ در تزاید بود، به دنبال تسلط طالبان بر افغانستان در ماه اسد ۱۴۰۰ و عدم اطمینان سیاسی و فروپاشی اقتصادی ناشی از آن، بیشتر صعود کرد.
- در حالیکه واقعات تابستان گذشته در افغانستان در حال ظهور بود، ترکیه از احتمال سیل جدیدی از پناهجویان دچار نگرانی شدید شد و از آن به بعد پاسخ حکومت جلوگیری از ورود افغانها به این کشور بوده است. پُست های بازرسی پولیس در مسیرهای مهاجرین در نزدیکی شهرهای بزرگ و همچنین در امتداد مرزهای غربی ترکیه با اتحادیه اروپا ایجاد شد.
- تصور عمومی از پناهجویان افغان در میان ترک ها پس از سقوط کابل بدتر از پیش شد. کاهش بی سابقه ارزش لیره ) واحد پول ترکیه) در ماه عقرب ۱۴۰۰ و بحران اقتصادی ناشی از آن به افزایش تنش با مهاجرین و تعصبات ضد مهاجرین کمک کرده است.
- بحران اقتصادی و تهدیدات پولیس، عدم اطمینان بیشتری را برای آن دسته از افغانهایی که در ترکیه زندگی میکردند، ایجاد کرده است. آنها علاوه بر استثمار توسط کارفرمایان و عدم دسترسی به خدمات عمومی، اکنون با تهدید بازداشت یا اخراج به ایران مواجه هستند.
- با توجه به رویکرد امنیتی رایج در منطقه برای کنترول مرزها، یعنی اولویت دادن به “امنیت” نسبت به هر چیز دیگر، افغان ها نه تنها برای ورود به ترکیه، بلکه برای عبور از طریق ترکیه به اتحادیه اروپا نیز به طور فزاینده ای با مشکل مواجه می شوند. این همه در حالی اتفاق میافتد که حتی آنهایی که مدت زمان طولانی ساکن ترکیه بوده اند در مورد ماندن یا رفتن از این کشور دچار بلاتکلیفی می باشند. هزینه ها و خطرات سفر به اروپا احتمالاً افزایش می یابد، اما با توجه به بدتر شدن وضعیت در افغانستان و همچنین عدم اطمینان در ترکیه، این شاید تنها گزینه ممکن باشد.
حقایق و آمار
ترکیه مدتهاست که یک نقطه مهم در امتداد مسیر ترانزیت به اروپا برای مهاجرین افغان که میخواهند از طریق مرزهای آبی و زمینی آن با یونان و بلغاریا، وارد اتحادیه اروپا شوند، بوده است. علاوه بر این، از زمان بحران اقتصادی یونان در اواخر دهه ۸۰ شمسی و گسترش اقتصاد ترکیه، این کشور به طور فزاینده ای به توقفگاهی برای افغان هایی مبدل شده است که هرگز قصد ادامه سفر را نداشتند یا نمی توانستند بدون کسب درآمد اولیه این کار را انجام دهند. این مهاجرین بیشتر در شهرهای بزرگ ترکیه مستقر شده و به کار با دستمزد کم، به ویژه در بخش های ساختمانی، نساجی و سایر بخش های صنعتی مشغول هستند. تعداد نسبتا کمی از افغان هایی که می خواستند در ترکیه بمانند درخواست حمایت بین المللی کردند و به آنها مدارک داده شد. بقیه بدون سند مانده اند. مقامات ترکیه در ابتدا آنها را تحمل کردند زیرا نیروی کار ارزان (و گذرا) بودند. گروه دیگر، بازرگانان افغان هستند که داراییهای خود و در نهایت خانوادههایشان را به ترکیه، کشوری که آن را امن، از نظر اقتصادی پر جنب و جوش و از نظر فرهنگی نزدیکتر به خود میدانستند، منتقل کردند.
بر اساس گزارش مرکز مهاجرت مختلط ، مهاجرتهای غیرمنظم افغانها از سال ۱۳۹۷ که ۱۰۰۰۰۰ مهاجر افغان به شیوه های مختلف وارد ترکیه شدند، در افزایش بوده است. این امر منجر به موج اول مخالفت در میان مردم ترکیه شد. در آن زمان، ترکیه میزبان بیشترین تعداد پناهنده در جهان بود، که هنوز هم همین موقف را دارد. پاسخ دولت ترکیه تمرکز بر تأمین امنیت مرزهایش با ایران و توسل به اخراج دسته جمعی مهاجرین افغان به کابل بود (گزارش قبلی شبکه تحلیلگران افغانستان را در اینجا نگاه کنید.) این اخراج های دسته جمعی، درحالیکه تحت عنوان “بازگشت داوطلبانه” مطرح می شوند، معمولاً مهاجرین بدون مدرک را که ماه ها در اردوگاه های بازداشت نگهداری می شوند، هدف قرار می دهند (گزارش را اینجا نگاه کنید.) علی رغم افزایش میزان اخراج مهاجرین به افغانستان، که احتمالاً در سال ۱۳۹۸ به ۴۰۰۰۰ نفر رسید (گزارش را اینجا نگاه کنید)، سرعت ورود مهاجرین به ترکیه در دو سال آینده بشتر شد، زیرا افغان ها با تشدید نا امنی و از دست رفتن کنترول حکومت بر ساحات وسیعی رو برو بودند. ترکیه بار دیگر به دروازه اصلی پناهجویان به اروپا مبدل شد. دولت ترکیه به امید احیاء و گسترش “معامله اتحادیه اروپا و ترکیه ” در ماه حوت ۱۳۹۴ برای اسکان پناهندگان غیر سوری، تلاش کرد از اتحادیه اروپا کمک مالی دریافت کند. ترکیه همچنان تلاش نمود با افزایش حملات پولیس بر مهاجرین غیر قانونی در زمان های مختلف، جلو ورود غیر قانونی را بگیرد (گزارش قبلی شبکه تحلیلگران افغانستان را اینجا نگاه کنید). با این حال، هجوم پیوسته افغانها به ترکیه فروکش نه کرد و با افتادن مناطق بیشتر به دست طالبان در تابستان ۱۴۰۰ (به عنوان مثال در اینجا گزارش شده است) و به ویژه پس از تسخیر کابل توسط طالبان در ماه اسد ۱۴۰۰، سرعت آن افزایش یافت. متعاقب آن، غوغای مطبوعاتی در باره ورود احتمالی کتله های وسیعی از مهاجرین و نبود حمایت های فراگیر و هدفمند سازمانهای جهانی، دورنمای ورود مهاجرین بیشتر را برای جامعه ترکیه نامطلوب تر از پیش کرد. حتی قبل از سقوط حکومت جمهوری در افغانستان، این موضوع باعث اختلاف بین حکومت و مخالفین سیاسی در ترکیه شده بود (گزارش را اینجا نگاه کنید)، که منجر به فشار بیشتر برای کنترول مرزها و استفاده از اقدامات پولیس علیه مهاجرین شد. در آن زمان آلمان، بریتانیا و کشورهای اسکاندیناوی عملاً اخراج به افغانستان را به حالت تعلیق در آوردند (گزارش را در اینجا نگاه کنید)، و ترکیه نیز از این روش پیروی کرد. با این وجود، تصور کلی در مورد تازه واردان آینده، و همچنین مهاجرین افغان موجود در ترکیه، رو به خرابی گذاشت.
تصویر نقاشی شده از رئیس جمهور ترکیه در یک رستورانت افغانی در استانبول. عکس از: فابرزیو فوسچینی
فرصت به مشکل تبدیل شد
نگرش و رفتار ترکیه نسبت به مهاجرین افغان متاثر از روابط ترکیه با دولت افغانستان است. در دو دهه گذشته، ترکیه، با اتکا به پیوندهای تاریخی و فرهنگی با افغانستان، به عنوان یک کشور منطقهای و نیز با در نظر داشت شهرت نیک در اجتناب از درگیریهای قبلی آن کشور، توجه به افغانستان را بیشتر ساخته است. ترکیه با استفاده از این موقف برتر، پیوسته به دنبال حضور و ایفای نقش در افغانستان به منظور بهبود وجه بین المللی و منطقه ای خود بوده است، که ابتدا از طریق مشارکت در مأموریت های ناتو در این کشور- درواقع گاهی یکی از تأمین کنندگان بزرگ نیروی بین المللی کمک به امنیت (آیساف) و بعد نیروهای حمایت قاطع (گزارش را اینجا نگاه کنید) بود. بعداً تبدیل به یک بازیگر فعال در تلاش برای روند صلح افغانستان شد.
تا سال ۱۴۰۰، ترکیه به بحران افغانستان به عنوان عرصه ای مناسب برای دخالت دیپلماتیک و نظامی نگاه می کرد تا روابط تیره خود با ایالات متحده و سایر اعضای ناتو را بهبود بخشد و اعتبار خود در میان کشورهای مسلمان را افزایش دهد (گزارش الجزیره را اینجا نگاه کنید). با گسترش تهاجم طالبان علیه حکومت وقت افغانستان، ترکیه در واقع با به عهده گرفتن مسئولیت میدان هوایی بینالمللی کابل، آخرین حلقه اتصال افغانستان – و خارجیهایی که هنوز در آنجا بودند – با سایر نقاط جهان، نقشی محوری ایفا میکرد. این دخالت به شکل “آخرین تلاش”، با نیاز ایالات متحده برای خروج کنترول شده و ظرفیت نظارت باقی مانده توسط یک کشور عضو ناتو مطابقت داشت. در نهایت، این کار به جایی نرسید، زیرا مخالفان طالبان شور و شوق ترکیه را کاهش دادند و فروپاشی سریع حکومت، قبل از توافق ایالات متحده و ترکیه در مورد جزئیات اتفاق افتاد. در حالی که این مفکوره بعد از تسلط طالبان دوباره احیاء شد، با وجود گفتگوهای جاری با طالبان و اعلامیه های اخیر در مورد توافقی که به موجب آن ترکیه و قطر به طور مشترک فرودگاه را مدیریت کنند، هنوز محقق نشده است (گزارش چتم هاوز و رویترز را اینجا ،اینجا و اینجا نگاه کنید).
علاوه بر دوگانگی خود طالبان نسبت به این طرح، که میتوانست بار دیگر پای شرکت های امنیتی بین المللی را به داخل میدان هوایی کابل بکشاند، در ماه های خزان ۱۴۰۰ چنین تعامل حیاتی برای ترکیه جذابیت کمتری پیدا کرده بود. انقره نگرانی های خاص خود را از عدم اطمینان در مورد روابط بین المللی حکومت طالبان داشت و تشخیص می داد که اهمیت افغانستان در دستور کار ناتو رو به کاهش است و افغانستان در آن زمان در سیاست ترکیه از موقفی که فرصت تحسین بین المللی را برایش فراهم می کرد خارج شده و گرفتار مسائل داخلی خود، به عبارت دیگر افزایش تعداد مهاجرین افغان در کشور، شده بود.
گزارش های مکرر رسانه ها در مورد هجوم گسترده افغان ها به سوی ترکیه در راه رسیدن به اروپا ، لحن افکار عمومی در ترکیه ) طور مثال این گزارش را نگاه کنید) را تعیین و ناراحتی ها در مورد موج مهاجرین را به دشمنی تبدیل نمود. کاهش رشد اقتصادی ترکیه باعث فشار بیشتر در نگرش عمومی نسبت به مهاجرین شد. پس از گذشت نزدیک به یک دهه از گسترش سریع، رشد اقتصادی ترکیه، از سال ۱۳۹۷ به بعد که اقتصاد برای اولین بار رو به رکود نهاد، کندتر شده است. از طرف دیگر ، کاهش ارزش لیره ترکیه ، هرگز به اندازه نیمه دوم سال ۱۴۰۰ (گزارش را اینجا نگاه کنید).
هنگامی که در ماه عقرب، ۱۸ لیره با یک دالر برابر آمد، در مقایسه با ۷ لیره در برابر یک دالر در سال قبل، شدید نبوده است. در حال حاضر ، سطح تورم در ترکیه خاطرات رکود اقتصادی قبلی در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی را تداعی می کند (گزارش را اینجا نگاه کنید). مسئله مهاجرین ، همراه با کاهش جاه طلبی های دیپلماتیک ترکیه در آسیای مرکزی و جنوبی ، ابزاری بدست مخالفان حکومت برای انتقاد از آن داد (گزارش را در اینجا بخوانید). به ویژه، حزب جمهوری خلق، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور را شدیداً بخاطر عدم فعالیت و تحرک مورد انتقاد قرار داده و کارزار ملی را در فضای اجتماعی با شعار”مرزها افتخار ماست” آغاز کرد (گزارش را اینجا نگاه کنید). در ۴ میزان ۱۴۰۰، چند روز پس از فروپاشی حکومت افغانستان ، حزب ظفر، گروه جدید ملی گرای افراطی، با هدف اخراج همه مهاجران ساکن در ترکیه، یعنی سوری ها و افغان ها، پا به عرصه وجود نهاد (گزارش را اینجا نگاه کنید).
حزب حاکم عدالت و توسعه سریعاً موضع مخالفان خود را اتخاذ کرد. اردوغان به تاریخ ۲۸ اسد ۱۴۰۰ هشدار داد که ترکیه به “ذخیره گاه پناهندگان اروپا” تبدیل نه خواهد شد (گزارش را اینجا نگاه کنید). در موارد قبلی، اردوغان تلاش کرده است تا از مهاجرین به عنوان اهرم فشاربه شمول تهدید به بازکردن مرزهای کشورش و اجازه دادن به پناهندگان به سوی اروپا، برای تقاضای کمک های اضافی مالی، استفاده کند (گزارش را اینجا نگاه کنید) این بار ، ترکیه به منظور جلوگیری از سیل بزرگ پناهندگان ، بر تقویت کنترول مرز با ایران تمرکز دارد. در سرطان/ اسد ۱۴۰۰، اردوغان اعلام کرد که ترکیه کار ساخت دیواری را در مرز خود با ایران از سرخواهد گرفت. تصادفی نه بود که هلوسی آکار، وزیر دفاع ترکیه در ۲۴ اسد ۱۴۰۰، درست همان روزی که طالبان وارد کابل شدند، از کار اعمار دیوار و یک قرارگاه پولیس در شهر شرقی وان بازدید کرد. (مقاله حریت را اینجا نگاه کنید).
حصار کشی ۵۳۴ کیلومتر مرز با ایران پروژه ای جدید نیست. در سال ۱۳۹۷، به طول ۱۴۴ کیلومتر دیوار در ولایات آگری و اگدیر ترکیه، در جاهایی که به گذرگاه های مکرر مرزی تبدیل شده بودند، ساخته شد. در نهایت، یک بخش جدید ۲۴۳ کیلومتر دیوار اضافی عمدتاً ولایت وان را پوشش می دهد، که ۶۴ کیلومتر اول آن تا تقریباً اواخر سال ۱۴۰۰ تکمیل شد. این دیوار پس از اتمام، بخش قابل توجهی از مرز بین دو کشور را پوشش می دهد. این پروژه تا حدی از طریق آنچه که “معامله ترکیه و اتحادیه اروپا” خوانده می شود، تمویل شد که در مجموع شش میلیارد یورو به ترکیه فراهم نمود تا جریان مهاجرین بدون اسناد و غیر قانونی به جزایر یونان را مهار کند. به طور مثال، این بودجه از ساختار ۱۰۳ برج نگهبانی در کنار دیوار حمایت کرد (گزارش پالیتیکو را اینجا نگاه کنید). اما چه تعداد افراد از ایران وارد ترکیه می شوند؟ اگر تعداد افغان های وارد شده به ایران به دنبال پیروزی طالبان روزانه هزاران نفر باشد، تعداد آنهایی که واقعاً وارد ترکیه می شوند، در هاله حدس و گمان است. در اوایل ماه اسد ۱۴۰۰، تعداد مهاجران بدون مدرک را که بیشتر از افغانستان بودند، بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر در روز گزارش کرده اند (گزارش را اینجا نگاه کنید). در ماه میزان گذشته ، محمد امین بیلمز والی وان، ادعا نمود که در سال ۱۴۰۰، نیروهای امنیتی به تعداد ۱۰ هزار مهاجر بدون مدرک را در این ولایت بازداشت و بیش از ۹۱ هزار مهاجر غیر قانونی دیگر را که تلاش داشتند وارد ترکیه شودند، متوقف نموده اند (گزارش ها را اینجا و اینجا نگاه کنید). حرف های بیلمز به یکی از ویژگی های اصلی سیاست کنترول مرز در ترکیه اشاره می کند – مهاجرین بازداشت شده منظماً با “استرداد” غیر رسمی رو برو می شوند – یعنی یا به محض ورود به ترکیه و یا پس از یک دوره بازداشت به ایران بازگردانده می شوند (گزارش نیویارک تایمز را اینجا نگاه کنید).
فقدان اطلاعات در مورد تعداد تازه وارد ها ، شک و تردید ها در بین مردم ترکیه در مورد افغان ها در ترکیه ایجاد کرده است. آخرین آمار فراهم شده توسط کمیسیاریای پناهندگان سازمان ملل در سال ۱۳۹۷)، تعداد افغان هایی را که به نام پناهندگان بین المللی در ترکیه ثبت نام شده اند ۱۷۰۰۰۰ نشان میدهد، درحالیکه تخمین کلی در مورد آنها به شمول مهاجرین بدون مدرک حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر بود. پس از آن ، مسئولیت ثبت نام مهاجرین به حکومت ترکیه منتقل شد ، که همه ارقام را در دسترس عموم قرار نداده است. با این حال ، انجمن افغان های مستقر در استانبول (انجمن بین المللی افغان ترک) که در ماه قوس ۱۴۰۰ با شبکه تحلیلگران افغانستان صحبت کرده است، میگوید که فکر می کند حدود ۶۰۰۰۰۰ افغان در ترکیه حضور دارند که کمتر از نیمی از آنها ثبت نام شده اند ، و بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر فقط در استانبول زندگی می نمایند. سایر سازمان های افغانی در ترکیه، گاهی تخمین های بالاتری نیز ارائه می نمایند، مثلاً ۸۰۰۰۰۰ نفر (گزارش را اینجا نگاه کنید)، هرچند آنها شاید بخاطر تبارز اهمیت سازمان های خود، در ارائه ارقام اغراق کنند. درواقع، امنیت مرزی برای نخبگان سیاسی ترکیه بدون در نظر گرفتن سوابق آنها نگرانی عمده می باشد. هم حزب حاکم عدالت و توسعه و هم رقیب آنها حزب جمهوری خلق احتمالاً در مورد استفاده از مهاجرین بدون مدرک به عنوان بهانه ای برای تقویت کنترول مرز و نظامی کردن مرز های شرقی موافقت کنند. با این حال ، افکار عمومی در شهرهای بزرگ مانند استانبول و انقره به این گونه است که شرایط را دشوار تر می کند ، با توجه به اینکه مردم از تمرکز روزافزون پناهندگان در شهرها و درک اینکه آنها کل محلات را استیلا می کنند، نگران هستند و این باعث میشود که حکومت موضع سخت تری در مقابل مهاجرین افغان اتخاذ کند.
انجمن افغان-ترک در ینی محله انقره در داخل مغازه برنج و روغن وارداتی. عکس از: فابرزیو فوسچینی
جامعه بهم بافته مهاجرین که توسط دیوان سالاری از هم جدا شده است
گزارش مفصل انجمن تحقیقات مهاجرت در ماه جدی/دلو ۱۳۹۹ که بحق “اشباح استانبول” نام گرفته است،)، افغان های ساکن در استانبول را به پنج دسته تقسیم می کند:
- مهاجرین غیر قانونی بدون پاسپورت یا ویزه تاریخ گذشته
- کسانیکه در شهر های کوچک مختلف ثبت نام شده اند، اما به طور غیر رسمی در استانبول زندگی می کنند.
- کسانیکه در حال گذر به اروپا اند
- کسانیکه مجوز اقامت دائمی یا شهروندی دارند؛ و
- کسانیکه برای تجارت یا تحصیل از مسیر های رسمی وارد می شوند
براساس این گزارش ، بیشتر افغان های ساکن در استانبول، در دسته اول قرار می گیرند و مردان جوان هستند.
افغان هایی که در ترکیه زندگی می کنند به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: اول، افرادی که وضعیت شان را قانونی کرده اند و کارت شناسایی ترکیه دارند. این گروه از ثبات نسبی ناشی از وضعیت قانونی و همچنین مزایای مرتبط آن، مانند آزادی گشت و گذار و دسترسی به آموزش و مراقبت های صحی بهره می برند. گروه دوم و معمولی تر مهاجرین غیرقانونی و بدون مدرک هستند که یا از آنجا عبور می کنند و فقط برای زمان لازم جهت ترتیب مرحله بعدی سفر خود قصد ماندن دارند، یا آنانی که چندین سال حتی دهه ها در ترکیه زندگی و کار کرده اند ، اما هیچ وضعیت قانونی ندارند. اعضای گروه دوم از هر گونه حمایت قانونی محرومند، نمی توانند فرزندان خود را به مکتب بفرستند یا به خدمات اساسی مانند مراقبت های صحی دسترسی بیابند.
دلایل برای بدون مدرک باقی ماندن بی شمار است، از ترجیحات شخصی مهاجرین افغان گرفته تا موانع قانونی و اداری یا دیوان سالاری که در ترکیه با آنها روبرو اند.
نکته مهم این که ترکیه، بر اساس آنچه در شرایط کنونی شگفتی انگیز مینماید اما از میراثهای عجیب گذشته به شمار میرود، تنها به آنانی که از کشورهای اروپایی بیایند، پناهندگی سیاسی میدهد (برای آگاهی از قوانین پناهندگی ترکیه، این گزارش موسسه هنریخ بول را نگاه کنید). افرادی که از آسیا وارد می شوند، مخصوصاً افغان ها، باید به مراجع ذیصلاح در ترکیه برای ثبت نام مراجعه و درخواست حمایت بین المللی نمایند، که به ترکیه اجازه می دهد در حالی که درخواست آنها برای اسکان مجدد در کشور دیگری بررسی می شود ، به آنها پناهندگی مؤقت اعطا کند. ثبت نام با مزایای خاصی مانند حق کار ، مراقبت های صحی و آموزش همراه است. با این حال ، این مهاجرین مؤقت نمی توانند محل زندگی خود را از جمله شهر و ولایت را انتخاب کنند. دولت ترکیه آنها را به مکانهای تعیین شده جابجا می کند تا اینکه درخواست آنها به یک کشور سوم ، که می تواند چندین سال به درازا بکشد ، پذیرفته شود. شهرهای بزرگ و مراکز اشتغال مانند استانبول ، انقره ، ازمیر ، بورسا یا انتالیا مدتهاست که پذیرش پناهجویان را متوقف کرده اند. افغان ها به طور معمول به ولایات دورافتاده و شهرهای کوچک در سراسر ترکیه انتقال داده شده و جابجا می شوند. بسیاری از افراد از انتقال به این مناطق دور ناراضی هستند ، حتی اگر خواستار اقامت دراز مدت نیز باشند، زیرا برای شروع زندگی جدید، نمیتوانند به دوستان و یا افرادی از جامعه خود دسترسی بیابند. درعوض ، مهاجرین اکثراً تصمیم می گیرند که در بین جمعیت رو به رشد افغان ها در شهرهای بزرگ ساکن شوند. درحالیکه خانواده ها، که بخش کوچکی از افغان ها در ترکیه را تشکیل میدهند، معمولاً ثبت نام شده اند، سایر افغان ها معمولاً بدون اسناد اند و فرزندان شان نمی توانند به مکتب بروند.
تلاش های حکومت ترکیه برای رسیدگی به موضوع افغان های بدون مدارک در طی این سالها با تناقضاتی همراه بوده است. تا همین اواخر ، به آنها قبل از همه به عنوان جمعیت گذرا می نگاه می کردند که تعداد شان بطور قابل توجه کمتر از مهاجرین سوری و تقریباً خود کفا بودند، یعنی از خدمات دولتی استفاده نمی کردند، اما در بخش پر رونق و غیر رسمی مانند ساخت و ساز و منسوجات کار پیدا می کنند. با این حال، احساسات منفی اجتماعی منجر به تعامل کمتر دوستانه حکومت [با مهاجرین] منجر شده است. در واقع، براساس گزارشی که در ماه اسد ۱۴۰۰ نشر شد، مردان مجرد که دنبال حمایت بین المللی اند، احتمالاً شاهد رد شدن درخواست های شان توسط اداره مهاجرت ترکیه می باشند (گزارش را اینجا نگاه کنید). رئیس انجمن کوچک افغان-ترک در استانبول چنین بیان می کند:
واکنش کشور های اروپایی در مورد “مهاجر” چنین مفهوم را افاده می کند که مهاجر عبارت است از کسی که به کمک نیاز دارد. از طرف دیگر، ترکیه چنین رویکردی ندارد. مهاجر اینجا معنایی ندارد چون هیچ برنامه ای برای پناهندگان وجود ندارد. حکومت ترکیه تنها از مهاجرین سوری حمایت و ۵۰ در صد از نیاز های شان را برآورده می کند. در قبال افغان ها، رویکرد دولت ترکیه خصمانه است و حمایتی فراهم نمی کند. هر فرد افغان کار می کند و همه مصارف خود را از جیب خود می پردازد.
در واقع، اصطلاح “سخت کوش یا زحمت کش” و “نامرئی” اکثراً توسط ترک ها به افغان ها نسبت داده می شد، که تا همین اواخر آنها را بطور مطلوب با سوری ها که تعداد شان خیلی بیشتر است و کمکهای خوبی دریافت می کنند، مقایسه می کردند (اشباح استانبول، صفحه ۳۱ تا ۳۶). این امر توضیح میدهد که چرا حکومت ترکیه تا سال ۱۳۹۷ احساس می کرد نیازی به دخالت در امور مهاجرین افغان نیست.
با این حال، بین سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، به افغان های بدون مدرک فرصت داده شد تا در ادارات ذیصلاح ترکیه ثبت نام و با دریافت هویت قانونی در ترکیه، وضعیت خود را قانونی کنند. سپس ، با سفر به افغانستان ، آنها حق داشتند با پرداخت هزینه و در صورت موفقیت در تأمین شغل ، به ترکیه بازگردند و با یافتن کار ، مجوز کوتاه مدت کار بدست آورند که هر سال می توانست تمدید شود. اتحادیه ای از موسسات افغان – ترک طبق گزارش ها برای این ابتکار دولتی لابی کرده اند و اقلیت های ترک و مردم شمال افغانستان از این فرصت محدود مستفید شده اند.
قضیه دو پسر از ولسوالی کشم ولایت بدخشان از همین گونه است که چهار سال قبل در سن ۱۶ سالگی وارد ترکیه شده بودند. در سال ۱۳۹۸، آنها به کشم باز گشتند و بعد برای قانونی کردن وضعیت خود دوباره به ترکیه آمدند. هنگام بازگشت به افغانستان، هر دو ازدواج کردند و همسران خود را با خود به ترکیه بازگرداندند در حالیکه امیدی نه داشتند این کار را به صورت قانونی انجام داده بتوانند. چندین افغانی که با شبکه تحلیلگران افغانستان مصاحبه کرده اند تأیید می کنند که یکجا شدن خانواده ها با این شکل در طول چند سال گذشته دیگر امکان پذیر نبوده است.
طبق گفته افغان هایی که شبکه تحلیلگران افغانستان با آنها مصاحبه کرده، بعد از سقوط کابل دیگر هیچ افغانی ثبت نام نشده است. با این حال ، برخی مصاحبه شوندگان گفتند که این مورد در اواخر سال ۱۳۹۹ رخ داده است. مجوز قانونی فقط با وارد شدن به ترکیه با ویزه ای معتبر بدست می آید. برخی از سازمان های افغان- ترک تصمیم انقره را (که تا هنوز غیررسمی است) به دلایل امنیتی توجیه کردند و ادعا کردند که ترکیه نمی تواند هویت یا اهداف مهاجرین جدید را درست تشخیص دهد. با این حال ، به نظر می رسد که این حرکت سر درگمی حکومت را در مورد این که با مهاجرین افغان چه کنند، انعکاس می دهد.
حتی قبل از اینکه ثبت نام افغان ها متوقف شود ، به دست آوردن سند مهم کیملیک ( کارت هویت ترکیه که اجازه اقامت طولانی را میدهد) کار ساده ای نبود و تنها به توافق شخص برای جابجایی در مناطق دور افتاده بستگی نداشت. انتقال پروسه ثبت نام از کمیسیاریای عالی سازمان ملل در امورپناهندگان به اداره مهاجرت ترکیه در ماه سنبله/میزان ۱۳۹۷، سبب تأخیر در طرزالعمل ها و افزایش درخواست های رد شده افغان ها گردید. گزارش ذخیره داده های معلوماتی در مورد پناهندگی درسال ۱۳۹۷ نشان میدهد که درخواست های پناهندگی افغان ها بدون دلیل رد می شوند.
جوانی از ولسوالی ینگی قلعه ولایت تخار به شبکه تحلیلگران افغانستان گفت که پس از گذشت تقریباً چهار سال در ترکیه ، تلاش کرد وضعیت خود را قانونی کند و در اواخر ۱۳۹۹ خود و خانواده خود را ثبت نام کند. او را به شهر اناتولی فرستادند تا با همسر و سه فرزندش در آنجا زندگی نمایند، اما بعد از آن به او گفته بودند که برای دریافت مجوز اقامت خود باید ۴۷۰۰ لیره (معادل تقریباً ۶۳۰ دالر امریکایی در آن زمان) بپردازد بخاطری که طفل متولد ترکیه خود را ثبت نام نکرده بود. در نهایت، آنها اناتولی را ترک و به استانبول بازگشتند. پس از سقوط کابل ، او به خاطر فرستادن فرزندان خود به مکتب ، آماده پرداخت جریمه شد و دوباره ثبت نام کرد. اما در آن زمان ، این کار دیگر غیرممکن شده بود ، زیرا مقامات ترکیه درخواست های جدید را نمی پذیرفتند.
جای تعجب نیست که یکی از ویژگی های اصلی جامعه افغانها، آنطوری که سازمان های پشتیبان مهاجرین و همچنان جامعه ترکی متوجه شده اند، به هم پیوستگی و سختی کوشی است. در سراسر جهان، افغان ها غیر از قوم و خویش و هموطنان شان، منابع خیلی کمتری دارند و با سقوط نظام جمهوری و وضعیت نا مشخص هیئت های دیپلوماتیک افغانستان در خارج از کشور، این کمبود احتمالاً بیشتر خواهد شد.
در کشوری مانند ترکیه ، الگوهای استقرار ترجیحی مهاجرین افغان ، که بیشتر تحت تأثیر محدودیت های اقتصادی یا قانونی به عوض معیارهای فرهنگی قرار دارند ، به شکل گیری برداشت های عمومی ترک ها از افغان ها کمک کرده اند. افغان ها، حتی بیشتر از سوری های که دولت ترکیه برای آنها برنامه های اسکان و اقامت را مدیریت می کند، تمایل دارند در مناطقی که اجاره خانه ارزان تر و خدمات و فرصت هایی در بین جامعه از هموطنان خود شان در دسترس است، اجتماع کنند (این گزارش رادیوی ملی امریکا را در مورد جامعه افغان ها در ترابزون که به تازه وارد ها کمک می کنند، نگاه کنید). این امر برای تازه واردان ، که گاهی اوقات پول نقد دارند و سعی در فراگیری یک زبان جدید و حرکت در یک بوروکراسی ناآشنا می کنند، بسیار مهم است، با آنهم این انتباه را – هرچند نادرست – تقویت می کند که جمعیت فزاینده مهاجران در ترکیه، یک “جامعه موازی” ایجاد کرده است.
با وجود این همبستگی اجتماعی، تفاوت های عمده ای در وضعیت جامعه افغانی در ترکیه وجود دارد. اینها تنها برای اعضای نخبگان اقتصادی و سیاسی افغانستان ، از جمله بسیاری از مقامات سابق دولتی که پس از سرمایه گذاری اندوخته های مالی خود در این کشور برای سالها به ترکیه نقل مکان کردند ، صدق نمی کند. آنها بیشتر در منطقه بلیک دوزو، یکی از غربی ترین حومه های شهر استانبول، که در دهه ۸۰ شمسی به عنوان منطقه ای مسکونی با درآمد بالا گسترش یافت، مستقر شده اند. داشتن یا نه داشتن کیملیک (کارت هویت )، اغلب سبب شکاف در بین جامعه افغانی در ترکیه می شود. افرادی که کارت دارند با آنهایی که ندارند می توانند در عین بلاک های مسکونی زندگی کنند، اما از نظر حکومت ترکیه، تعدادی از آنها موجودات عینی اند و برخی دیگر نه. آنهایی که مربوط گروه اول اند به مکتب و شفاخانه دسترسی دارند و می توانند به سادگی به سایر قسمت های ترکیه سفر کنند یا به راحتی در جاده ها قدم بزنند بدون اینکه مجبور به مخفی سازی در جایی شوند. از همه مهمتر، آنها از این طریق به مشاغل بهتر دسترسی دارند و می توانند طور قانونی خانه ای را اجاره کنند و بعد به افرادی از جامعه خود که به شکل اشباح و نامرئی زندگی می کنند با سه یا چهار برابر اجاره بیشتر به کرایه بدهند.
همان طوریکه از مصاحبه ها در بخش دوم این گزارش مشهود است، برای اکثریت افغان هایی که زندگی شان در استانبول مملو از خطر و عدم اطمینان است، این چیزهای عادی قابل دسترس نیست.
ترجمه: روح الله سروش
بیاکتنې:
دا مقاله په وروستي ځل تازه شوې وه ۳ جوزا / غبرګولی ۱۴۰۱