کرهٔ زمین تنها یک اتموسفیر دارد، بنا بر این تاثیرات تغییر اقلیم از مرزهای سیاسی فراتر میروند. افغانستان یکی ازکشور های کمتر منتشر کننده گازهای گلخانه ای در جهان است، اما در میان ده کشوری قرار می گیرد که بیشترین آسیب پذیری در برابر تغییر اقلیم را دارند. تاثیر این بحران در افزایش خشکسالی ها که باعث گرسنگی و تنگدستی میشود آشکار است و متأسفانه اکنون مشخص شده است که ۲۰۲۲ یک سال دیگر خشک در بیشتر نقاط کشور خواهد بود. محمد عاصم مایار*، نویسنده مهمان شبکه تحلیلگران افغانستان و کارشناس مدیریت منابع آب، به چگونگی تأثیر بحران تغییر اقلیم بر افغانستان و پیش بینی های احتمالی برای آینده آن پرداخته است. او نقش نظام جمهوری را در مدیریت اثرات نامطلوب گرمایش زمین مورد بحث قرار داده و در اخیر، روی چگونگی مبارزه با تغییر اقلیم تحت حاکمیت طالبان، در حالی که افغانستان از قبل فقیر، منزوی و تحت تحریم است، بحث می کند.
پسری که به دلیل خشکسالی در ولایت قندهار از خانه خود آواره شده و در یک کمپ موقت در نزدیکی شهر قندهار سرپناه یافته است. عکس: جاوید تنویر/AFP (جنوری ۲۰۲۲)
نگریستن به آسمان برای برف و باران
هر سال در زمستان و بهار، افغان ها رو به آسمان می آورند تا دریابند آیا در آن سال برف و باران خواهد آمد یا خیر؟ زمستان گذشته با برفباری بیشتر از حد متوسط در اواخر دسامبر و اوایل جنوری آغاز شد.[i] پس از آن، ماه های فبروری و مارچ خشکتر از حد متوسط بودند. فقط در هفته دوم مارچ بارندگی صورت گرفت.
برف زمستانی برای زراعت در افغانستان حیاتی است: در ارتفاعات بلند، برف بحیث یک ذخیره آب عمل می کند، در فصل تابستان آب می شود و منابع آبی مورد نیاز برای آبیاری را فراهم می کند – اگر تابستان یا بهار از حد معمول گرمتر باشد، آب شدن سریع برف میتواند فاجعه ایجاد کند. مانند: کمبود آب برای کشاورزی در تابستان یا حتی بدتر از آن وقوع سیلاب ها. برف در زمین های پست، خاک را مرطوب می کند که برای رشد محصولات کشت للمی کافی نیست. از همینرو برای محصول کشت للمی نیاز به باران های بهاری است.
برفباری خوب در اواخر دسامبر ۲۰۲۱ و اوایل جنوری ۲۰۲۲ دهاقین را امیدوارتر کرد و در ولایات بغلان، کندز، تخار و بلخ، دهاقین زمین های للمی خود را، حتی در دامنه های تپه ها با شیب بلند که دسترسی تراکتور به آن دشوار بود، کاشتند. اما از آن زمان به بعد، امیدها برباد رفته است. زیرا نموی گندم در مناطق للمی ضعیف است و شاید محصولی امسال به بار نیاورد. مالداران نیز نگران هستند. در اوایل ماه اپریل، یک مالدار در منطقه دشت گبر در غرب ولسوالی بغلان جدید ولایت بغلان به یکی از همکاران گفت:
علف تحت تأثیر شعاع آفتاب و بلند رفتن درجه حرارت متضرر شده است. قبلاً در این روزهای سال، تا نیم متر رشد می کرد اما اکنون تنها ۱۰ سانتی متر ارتفاع دارد و در اثر شعاع آفتاب سیاه شده است. صاحبان مواشی از این وضعیت بسیار نگران هستند – اگر بارندگی در روزهای نزدیک صورت نگیرد، مواشی خود را می فروشیم.[ii]
مناطقی که در شمال افغانستان آب مورد نیاز خود را از برف دریافت می کنند حاصلخیزتر هستند. در حالیکه وضعیت در جنوب کشور هم اکنون وخیم است و آب مورد نیاز برای زراعت اندک بنظر می رسد. بر اساس گفتگو با مردم محلی در ولسوالی جغتوی ولایت وردک و شهر قندهار، تعداد زیادی از چاه ها خشک شده و مردم اکنون با کمبود آب آشامیدنی مواجه هستند. در ۵ اپریل ۲۰۲۲ طالبان اعلام کردند که آب بند دهله قندهار را به مدت بیست و دو روز رها می کنند تا دهاقین بتوانند باغ های انار را آبیاری کنند، اما پس از آن زود تر از میعاد تعیین شده جریان آب را بستند. ذخیره بند دهله در قندهار، مانند کجکی در هلمند، به طور کامل پر از آب نشده است. در سال های عادی بارندگی، آب در همین شب و روز، به علت وفور از کاسه بند سرریز می شود. به اساس گزارش رادیو آزادی، اخیراً یک نفر در جریان منازعه آب میان دو قریه در ولسوالی چک ولایت وردک کشته شده است. اگر خشکسالی های آینده ناشی از تغییر اقلیم به درستی مدیریت نشوند، احتمال وقوع چنین حوادثی در سراسر کشور افزایش می یابد.
حکومت طالبان تا هنوز بصورت رسمي اعلام خشکسالی نکرده است و ممکن است مانند دوره جمهوریت در این ماه نیز اعلام نکنند. اما اکنون مشخص است که در بیشتر مناطق افغانستان، ۱۴۰۱ هجری شمسی باز هم یک سال خشک خواهد بود. علاوه بر این، افغان ها اکنون مشاهده می کنند که اقلیم کشور به سوی بدتر شدن رفته است.
افزایش درجه حرارت، مانند تغییرات در بارندگی و برف، برای مردم عام به راحتی قابل درک نیست. اما این تغییر را می توان از خلال آمار ثبت شده به صورت واضح مشاهده کرد. بلند رفتن درجه حرارت یک مساله جدی است و عواقب ناگواری در پی دارد، زیرا گرم شدن کره زمین بر دوران آب[iii] تأثیر می گذارد و حوادث شدید محیط زیستی مانند سیلاب، خشکسالی، آب شدن یخچال ها و طوفان را تشدید می بخشد و منجر به افزایش سطح آب بحرها می گردد. کره زمین دارای یک اتموسفیر میباشد از همینرو اثرات گرمایش زمین از مرز های سیاسی فراتر می روند.
انتشار مقدار زیادی گازهای گلخانه ای[iv] به اتموسفیر زمین که با انقلاب صنعتی آغاز شد، علت اساسی بحران کنونی اقلیم است. کشورهای توسعه یافته هنوز هم در تولید گازهای گلخانه ای نقش اساسی دارند، در حالیکه کشورهای فقیر، که کمترین انتشار گازهای گلخانه ای به تناسب افراد جمعیت خود را باعث می شوند، به دلیل وابستگی زیاد به منابع طبیعی و ظرفیت محدود شان برای مقابله با این گازها، از جمله آسیب پذیرترین کشورها در برابر تغییر اقلیم هستند. افغانستان در دسته دوم و کمترین انتشار دهنده گازهای گلخانه ای (۱۷۹ از جمله ۲۰۹ کشور) قرار دارد. اما در جمله ده کشوری است که بیشترین تأثیرات تغییر اقلیم را متحمل شده است. (در این مورد تصویر ذیل را مشاهده کنید).
بارزترین علت خشکسالی های اخیر، تفاوت درجه حرارت آب در اقیانوس آرام در نزدیکی خط استوا است که با نام های El Nino (گرمتر از حد معمول) و La Nina (سردتر از حد معمول) شناخته می شود. هر دو پدیده نقش مهمی در آب و هوای جهان دارند. تغییر در آب و هوای منطقه فوق الذکر از سالی به سال دیگر، طبیعی میباشد ولی قابل ذکر است که عامل ازدیاد و افزایش شدت این تغییرات همان گرمایش زمین است که پیآمد های ناگوار را به افغانستان و کشور های دیگر به بار آورده است.
سال ۲۰۱۸ یک سال بیسار خشک در افغانستان بود، زیرا در اقیانوس آرام La Nina جریان داشت. سال بعد، دهاقین افغان افزایش بسیار خوبی در میزان رطوبت را شاهد شدند، هرچند به علت موجودیت El Nino در اقیانوس آرام این سال با سیلاب ها همراه شد. پس از آن ۲۰۲۰، سالی با میزان عادی بارندگی در افغانستان بود، در حالیکه ۲۰۲۱ به دلیل تکرار La Nina خشکسالی شدیدی به بار آورد. پدیده La Nina همین اکنون در اقیانوس آرام ادامه دارد و همچنین مقدار کل بارندگی در شش ماه پسین فصل بارانی امسال، که از اکتوبر الی سپتامبر بعد دوام می کند، ۴۵ ٪ کمتر از سال های دیگر است. (نقشه آنرا اینجا ببینید)، بدین ملحوظ می توان گفت که خشکسالی در افغانستان همچنان ادامه می یابد. افزایش خشکسالی ها و سیلاب ها در چهار سال از جمله پنج سال گذشته نشان دهنده تغییر در دوران آب افغانستان است. افزایش در تناوب چنین حالات فوق العاده در پنج سال گذشته نتیجه بارز تغییر اقلیم میباشد.
مردم یکی از روستاهای ولسوالی ارغنداب ولایت قندهار گوسفندان را از منطقه سیلاب زده نجات میدهند. سیلاب در این ولایت دست کم ۲۰ کشته برجای گذاشت و خانه ها و وسایل نقلیه را تخریب کرد. عکس: جاوید تنویر / خبرگزاری فرانسه (۲۰۱۹)
تأثیر تغییر اقلیم بر افغانستان تا کنون: از گرما تا جریان دریاها
تحلیل جامع و بروز تغییر اقلیم و پیش بینی های آن برای آینده افغانستان توسط اداره ملی حفاظت از محیط زیست افغانستان (NEPA) با حمایت فنی پروگرام محیط زیست ملل متحد (UNEP) و برنامه غذایی جهان (WFP) در سال ۲۰۱۶ انجام شد. که در اینجا و اینجا قابل دسترس است. این تحلیل ها نکات ذیل را نشان میدهند:
- درجه حرارت در سراسر کشور طی سی سال گذشته افزایش یافته است. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۶ UNEP، اوسط درجه حرارت سالانه افغانستان از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۸ که ۰.۶ درجه سانتیگراد افزایش یافته بود، از آن زمان به بعد این میزان به گونه چشمگیری ۱.۲ درجه سانتیگراد بالا رفته است. این تغییرات باعث تشدید آب شدن برف و یخچال ها، افزایش سیلابهای ناگهانی، شکست و تقلیل یخچال های طبیعی و طغیان دریاها شده است.
- تغییر اقلیم، میزان خشکسالی ها را در مقایسه با دهه های پیشین دو برابر کرده است. بر اساس ارقام، این پدیده بر اوسط بارندگی سالانه تأثیر می گذارد و در حقیقت گزارش های WFP، UNEP و NEPA نشان می دهند که در اکثر مناطق شمالی و مرکزی کشور بارندگی های سالانه کاهش یافته است.
- یخچال های طبیعی افغانستان در حال آب شدن می باشند. محققان دریافته اند که بیش از ۱۴ درصد از کل مساحت یخچال های طبیعی در ارتفاعات بلند افغانستان بین سال های ۱۹۹۰ و ۲۰۱۵ از بین رفته است. احتمال می رود این سرعت کاهش و آب شدن یخچال ها ادامه یابد. (برای جزئیات بیشتر در مورد آب شدن یخچال های طبیعی افغانستان، لطفا گزارش شبکه تحلیلگران افغانستان را اینجا بخوانید). آب شدن یخچالها و برف، عامل تامین جریان آب دریاها در تابستان می باشد که آب شدن یا تقلیل قبل از وقت آنها جریان آب دریاها در تابستان را متأثر می سازد.
- تغییر در نوعیت بارندگی و گرمایش نیز بر جریان آب دریاها تاثیر گذاشته است. به عنوان مثال، یافته های نویسنده نشان می دهند که تعداد روزهای آب خیزی و کم آبِی دریاها در حوضه دریایی کابل اندکی افزایش یافته است. این بدین معناست که وقوع سیلاب و کم آبی یا روزهای خشک در فصل تابستان هر دو افزایش یافته اند که پیآمدهای بدی برای مدیریت و مصرف آب در زمین های زراعتی و سایر مناطق در طول سال دارد. تصور می شود که تغییرات مشابهی در دیگر دریاهای افغانستان نیز رخ داده باشند.
میلان های تغییر اقلیم افغانستان در آینده
پیش بینیهای تغییر اقلیم بر اساس مسیرهای غلظت نمونه ای Representative Concentration Pathway (RCP)[v]، که در آن سطح تولید گازهای گلخانه ای در سراسر جهان تا پایان قرن ۲۱ تغییر می پذیرد، صورت میگیرد. در زمان نشر پنجمین گزارش ارزیابی تغییر اقلیم جهان در سال ۲۰۱۴، چهار سناریو RCP برای مدل سازی اقلیمی جهان استفاده شد.[vi] از آن به بعد سناریوهای جدید RCP نیز شکل گرفته، اما تا هنوز برای تغییر اقلیم افغانستان با استفاده از آن مدل سازی نه شده است. از همینرو این گزارش بر اساس نتایج سناریوهای قدیمی تهیه شده است. همه سناریوها به میزان کم یا بیش، گرمتر شدن درجه حرارت و سطح پایین بارندگی در افغانستان را پیش بینی میکنند. قابل ذکر است که ناکامی جهان در مقابله جدی با انتشار گازهای گلخانه ای به این معنی است که مدل های مبتنی بر سناریوهای جدیدترRCP آسیب های جدی تر به اقلیم در سطح جهانی پیش بینی میکنند.
پیش بینی اوسط درجه حرارت سالانه برای افغانستان برای دوره اساس (خاکستری: ۱۹۷۵-۲۰۰۵) و یک دوره سناریویی (۲۰۰۶-۲۱۰۰) که تأثیر انتشار گازهای گلخانهای نسبتاً محدود را بر درجه هوا نشان میدهد (سبز، RCP 4.5، انتشار به اوج خود در سال ۲۰۴۰ میرسد و سپس کاهش می یابد) و انتشار گازهای گلخانه ای کنترل ناشده (سرخ، RCP 8.5). پخش نتایح مدل ها به صورت مناطق شفاف وتمایل آن با استفاده از نیم خط ها نشان داده شده است. هر دو میلان از نظر احصائیه مهم و اساسی پنداشته میشوند. شدت و اندازه آن در رنگ های نسبتی نشان داده شده است. منبع UNEP و NEPA
مدل سازی اقلیمی برای آینده افغانستان توسط WFP، UNEP و NEPA در سال ۲۰۱۵ انجام شده است. تخمین هایی صورت گرفته با استفاده از سناریوی به اصطلاح “متوسط” ( RCP4.5 ) از رسیدن میزان گاز های گلخانه ای به حد اعظمی تا سال ۲۰۴۰ حکایت دارد (گزارش آنها را در این جا ملاحظه کنید) که شامل نکات ذیل می باشد:
- درجه حرارت در افغانستان بیشتر از حد متوسط جهانی بالا رفته و منجر به آب شدن یخچال های طبیعی و برف، تغییر بارندگی از برف به باران، افزایش نیاز برای آب زراعتی و احتمالاً آبیاری های مکرر خواهد شد.
- خطر خشکسالی و سیلاب افزایش خواهد یافت. خشکسالی های محلی تا سال ۲۰۳۰ به یک امر عادی مبدل شده، در حالی که سیلاب به عنوان یک خطر ثانوی باقی خواهد ماند.
- برفباری در ارتفاعات مرکزی کاهش خواهد یافت که این امر موجب کاهش جریان آب در فصل بهار و تابستان در دریا های هلمند، هریرود-مرغاب و شمالی میشود. همچنان بارندگی بهاری در بیشتر نقاط کشور کاهش خواهد یافت.
- در شمال شرق و در بخشهای کوچک جنوب و غرب، مانند مناطق هم مرز با ایران، به احتمال زیاد پنج درصد افزایش در وقوع «بارانهای شدید» بوجود آید که این امر میتواند باعث سیلابها شود. با این حال، رویدادهای احتمالی فاجعه آمیز در بسیاری از مناطق جنوبی و سایر بخش های شمال شاید کاهش یابند.
- بطور اوسط افزایش سیلاب های ناشی از آب شدن برف ها در اثر بلند رفتن درجه حرارت در بهار بیشتر خواهد شد.
ارزیابی اینکه اثرات تغییر اقلیم به چه پیآمدهای های اقتصادی منجر می شود، یک روند پیچیده می باشد، اما تلاش هایی درین زمینه صورت گرفته است. بطور مثال مجمع جهانی اقتصاد تخمین کرده است که تغییر اقلیم احتمالا تا سال ۲۰۵۰ در سراسر جهان ۱۸٪ تولید ناخالص داخلی را کاهش بدهد. اما در کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان که وابستگی بیشتر به زراعت و منابع آبی دارند، اثرات تغییر اقلیم افزونتر از حد اوسط جهانی خواهد بود که مستقیماً مصئونیت غذایی و استواري آنها در برابر آفات طبیعی را به خطر مواجه میسازد.
برای مبارزه با بحران در حال وقوع تغییر اقلیم با افغانها چه کمکی صورت گرفته می تواند؟
تلاش ها برای محدود سازی اثرات تغییر اقلیم را می توان به طور کلی به دو بخش تقسیم کرد: کاهش اثرات تغییر اقلیم و سازگاری با تغییر اقلیم. کاهش اثرات تغییر اقلیم عبارت است از سازگاری فعالیتهای اقتصادی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است تا گازهای کمتری ازین نوع به اتموسفیر منتشر شوند که اولویت کمتری برای افغانستان دارد، زیرا این کشور تنها ۰.۱۹ درصد از گازهای گلخانه ای جهان را تولید میکند. اما سازگاری با تغییر اقلیم بسیار مهم و جدی است. افغانستان یکی از ده کشوری است که بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار گرفته است. این بدان معناست که فعالیت های اقتصادی، زراعت، مدیریت آب، انرژی و محیط زیست باید با تغییر اقلیم سازگار شوند تا آسیب ها به حد اقل کاهش یافته و انعطاف پذیری جامعه در اسرع وقت تقویت شود.
مبارزه با تغییر اقلیم نیازمند اقدامات چند بعدی است، که شامل: توسعه اداری (ساختن چارچوبهای اداری، استراتیژی، پالیسی سازی، و طرزالعمل ها)، قانون گذاری، بلند بردن ظرفیت و سرمایه گذاری بالای زیرساختهای فزیکی میشود. بنابراین، بهتر است یک طرزالعمل جامع ایجاد و اجرا شود که تمام بخشهای آسیب دیده را تحت پوشش قراد دهد.
در کنار آن، اقدامات کوچک محلی و سازگاری نیز می تواند به کاهش اثرات تغییر اقلیم کمک کنند. به طور مثال، جمع آوری آب باران با احداث حوضچه ها و بندهای کوچک، ذخیره آب برای استفاده بعدی، که نقش مهمی در کاهش خطر سیلاب نیز دارد. اعمار چنین ساختار های جمع آوری آب در سراسر کشور به ویژه در حوضه آبگیر کاریزها مفید است. کاریز یا قنات، یک سیستم آبیاری باستانی است که از تونلهای افقی طولانی و چاههای عمودی تشکیل شده و آب زیرزمینی را در دامنههای تپهها به کمک قوه جاذبه زمین بدون دخالت ابزار خارجی بیرون می کشد. کاریز تنها منبع آب دربسیاری از مناطق دورافتاده جنوب افغانستان است. بنا به گزارش ها، بسیاری از کاریزها در این مناطق خشک شده اند، در حالی که سرمایه گذاری های کوچک می تواند این سیستم های باستانی جمع آوری آب را دوباره احیا کند. در فصل زمستان که کسب و کار کم می باشد، مردم می توانند در دره های قریه جات خود مخازن کوچکی از سنگ ها و مواد محلی و بندهای کوچک آبگردان بسازند تا کاریز ها برای مدت طولانی فعال بمانند و از خشک شدن آنها جلوگیری شود. این نوع کار داوطلبانه و اجتماعی به نام حشر یاد میشود و بسیاری از افغانها با آن آشنایی دارند.
در مقیاس بزرگتر، ساحات پوشش یخچال های طبیعی در ارتفاعات بلند، که برای تامین آب زراعتی حیاتی اما در حال کاهش هستند، را می توان با ساخت یخچال های مصنوعی جدید جبران نمود. یخچال های مصنوعی در هوای سرد با کاهش سرعت جریان آب، تا زمانیکه آب به دلیل سردی هوا به یخ تبدیل شود، ساخته میشود که این کار منجر به ذخیره اضافی آب و بعدا استفاده تدریجی آن کمک می کند. مقاله مفصل نویسنده در مورد امکان سنجی یخچال های مصنوعی در افغانستان به زبان پشتو را در اینجا بخوانید و جزئیات بیشتر به زبان انگلیسی را می توانید در اینجا بیابید.
علاوه بر این، از آنجا که تغییر اقلیم بر تجمع و آب شدن برف اثرگذار است، برف های کوهستانی اکنون نقش کمتری در ذخیره های طبیعی آب برای تابستان بازی می کنند. ازینرو ارزیابی که برای تعیین ظرفیت برق آبی و آبیاری کشور در زمان داود خان در دهه ۱۹۷۰ انجام شده بود، قابل اعتبار نیست. زیرا ارزیابی ذکر شده، احداث بند ها را در ارتفاعات بلند کشور پشنهاد نه کرده است. بنابراین یک ارزیابی جدید برای شناسایی مکانهای ذخیره های جدید آبی برای رفع نیازمندی ها و تنظیم آب کشور نیاز است. این کار به اجرای بهتر استراتژی های مدیریت خسارات ناشی از خشکسالی کمک می کند و همچنین نقش مؤثر در کاهش خطر سیلاب ها خواهد داشت.
جلوگیری از ضایع شدن و هدر رفتن آب در سیستم های آبیاری کمک میکند تا ساحه بیشتر تحت آبیاری قرار گیرد. همچنان نیاز است تا در بازسازی آبگیرها، کانال ها و تاسیسات تامین آب، سرمایه گذاری شود. تکنالوژی جدید آبیاری، مانند آبیاری قطرهای و بارانی، که یک برنامه پرهزینه است، اما دهاقین را قادر میسازد تا از آب به طور مؤثر استفاده کنند و ساحه کشت خود را گسترش دهند. همچنان پالیسی مساعدت مالی یا سبسایدی به دهاقین کمک میکند تا مزارع خود را از آبیاری جویباری، که مؤثریت کمتر دارد، به روش های دارای مؤثریت بیشتر، تبدیل کنند. همسایگان افغانستان مانند ایران و ازبکستان، قبلاً این طرح ها را به اجرا گذاشته و دهاقینی را که از تکنالوژی های جدید ابیاری استفاده میکنند از مالیات چندین ساله معاف کرده اند.
احیای جنگلات یکی دیگر از اقدامات سازگاری با تغییر اقلیم است که اثرات این پدیده را کاهش می دهد. مردم محل می توانند از قطع جنگلات جلوگیری کنند در حالیکه همزمان، در گسترش جنگلات تلاش می کنند. استفاده از تکنالوژی آبیاری قطره ای می تواند به راحتی جنگلات را در دامنه تپه ها گسترش دهد، به ویژه در شهرهای بزرگ که در بهبود کیفیت هوا نیز موثر بوده و میتواند آلودگی هوا و تعداد به اصطلاح “جزایر حرارتی” را که میزان گرما در ماه های تابستان را بالا می برد، کاهش می دهد. کشت جنگلات همچنین مقاومت و پایداری تپه ها را بهبود می بخشد، از لغزش زمین جلوگیری می کند و به کاهش سرعت آب در هنگام آب خیزی کمک می کند.
برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در افغانستان می توان از انرژی آفتابی، بادی و دیگر منابع انرژی تجدید پذیر استفاده کرد. افغانستان پوتنسیل خوبی برای انرژی آفتابی در تمام مناطق کشور و انرژی باد در ولایات غربی را داراست. حکومت، سکتور خصوصی، سازمان های بین المللی و افغان های ثروتمند در هنگام قطع برق از جنراتور استفاده می کنند. پالیسی اولویت دهی به استفاده از انرژی آفتابی می تواند تولید گاز کاربن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. همچنین در دهات می توان شبکه های کوچک و مجزای انرژی های تجدید پذیر را برای تامین برق خانه ها ایجاد کرد. این تکنالوژی قبلاً برای استخراج آب های زیرزمینی در مناطق روستایی استفاده شده است. چون آب زیرزمینی پایدار نیست ازینرو باید از استخراج بیش از حد آن توسط انرژی آفتابی جلوگیری کرد. به منظور استخراج پایدار آب های زیرزمینی با استفاده از انرژی آفتابی، دهاقین باید معادل آبی که استفاده کرده اند، آب باران را دوباره به لایه های زیرزمینی ترزیق کنند.
مبارزه با تغییر اقلیم در افغانستان در دوران جمهوریت
در دوره جمهوریت فعالیت های مبارزه با تغییر اقلیم دو نوع بود: (۱) توسعه اداری، تصویب قوانین، ایجاد پالیسی ها و استراتژی ها و (۲) تلاش ها برای جمع آوری کمک های مالی. این روش ها به طور جداگانه قرار ذیل بررسی می شوند:
آنچه باید روشن شود این است که علیرغم پانزده سال تلاش، در زمان جمهوریت با وجود پشتیبانی های فنی و مالی، برای سازگاری با تغییر اقلیم کار اندک صورت گرفت. فرصت سازگاری با تغییراقلیم، که افغانها به آن فورا نیاز دارند، ممکن است از دست رفته باشد و یا حداقل به تأخیر افتاده باشد. از زمان به قدرت رسیدن طالبان در آگست ۲۰۲۱، افغانستان، به دلیل اینکه تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده به طور ناگهانی بالای یک گروه مخالف مسلح نه بلکه بالای یک کشور اعمال شد، بار دیگر منزوی و فقیرتر و شاهد کاهش بی پیشینه کمک های انکشافی گردید. از همینرو یافتن راه ها برای مقابله با اثرات مخرب تغییر اقلیم در افغانستان بسیار دشوار شده است.
توسعه نهادها و قانونگذاری
افغانستان باید میکانیزم ها و قوانین معیاری مختلفی را به عنوان پیش شرطی برای دریافت کمک های مورد نیاز خود – با در نظر داشت تخصص فنی و بودجوی – ایجاد میکرد تا ابتدا اثرات احتمالی تغییر اقلیم تحلیل و سپس تلاش برای کاهش این آسیب ها صورت می گرفت. چنین راه حل ها در اوایل دهه ۲۰۰۰ پس از تأسیس جمهوریت ضروری پنداشته میشد. اما باید تاکید کرد که این موضوع از سوی سیاستمداران زمان جمهوریت به عنوان یک امر مهم و فوری تلقی نشد و توجه لازم به آن صورت نگرفت، زیرا چنین احساس میشد که توجه به گرمایش زمین شاید از خواسته های نوبتی کشور های کمک کننده باشد که نه باید کار عملی در مورد آن صورت گیرد، و یا هم شاید فرصتی باشد جدید برای دستیابی به کمک های مالی.
گرچه پدیده گرمایش زمین از دهه ۱۹۳۰ شناسایی شده است، اما فکر مبارزه با آن تا دهه ۱۹۸۰ ایجاد نشده بود. بعد از آن، نهادها و پلتفرم ها برای مقابله با تغییر اقلیم در سطح جهان، آغاز به شکل گرفتن کرد. کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم (UNFCCC) توسط ۱۵۴ کشور در کنفرانس سازمان ملل در مورد محیط زیست و توسعه که از ۳ الی ۱۴جون ۱۹۹۲ در ریودي ژینیرو برگزار شد، امضا گردید. این کنوانسیون در ۲۱ مارچ ۱۹۹۴ با تأسیس دارالانشای سازمان ملل در بن آلمان به اجرا درآمد. اولین کنفرانس سالیانه تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (COP1) در سال ۱۹۹۵ در برلین برگزار شد.
افغانستان آجندای این کنوانسیون را در سال ۱۹۹۲ امضا ولی تنها در سال ۲۰۰۲ آنرا به تصویب رسانید. آن دهه، دهه ای بود که در مورد تغییر اقلیم و پیآمدهای منفی آن به دلیل جنگ در افغانستان و انزوای کشور، به ندرت صحبت شده است. با تأسیس جمهوریت تحت حمایت بین المللی در پایان سال ۲۰۰۱، نهادها و قوانین محیط زیستی به تدریج ایجاد شدند. اداره ملی حفاظت از محیط زیست NEPA در اپریل ۲۰۰۵ تأسیس شد. اولین قانون محیط زیست افغانستان در آغاز سال ۲۰۰۷ تصویب گردید. این قانون اداره ملی حفاظت محیط زیست را به عنوان یک نهاد پالیسی ساز و تنظیم کننده فعالیت های محیط زیست در افغانستان تعریف و وظایف، وصلاحیت های آنرا تعیین کرد. مسئولیت ها و ساختار اداره NEPA به تدریج تکامل یافت و در سال ۲۰۱۰ ریاست تغییر اقلیم در بین شش ریاست کلیدی دیگر تأسیس شد.
برای به دست آوردن بودجه جهت پروژه های کاهش تغییرات اقلیمی و سازگاری، NEPA یک ارزیابی سراسری در کشور و سایر اسناد را برای مبارزه با تغییر اقلیم تهیه کرد. این برنامه در سال ۲۰۰۹ به دنبال بررسی گسترده ای از اقدامات بالقوه سازگاری در همه سکتورها، برنامه ملی سازگاری را توسعه داد. افغانستان اولین گزارش ملی[vii] خود به کنوانسیون سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم (UNFCCC) را با حمایت تسهیلات محیط زیست سبز (GEF) و برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) ارائه کرد. (برای مقایسه، همسایه شمالی افغانستان، تاجکستان، این گزارش را در ۲۰۰۲ ارائه کرده بود). در اولین گزارش افغانستان ذکر شده است که «افغانستان از تمهیدات لازم نهادین برای ارائه اطلاعات و آگاهی در مورد تکنالوژی سالم محیط زیستی برخوردار نیست تا شرکت ها و افراد خصوصی به راحتی به آن دسترسی داشته باشند».
در ۲۰۱۳، افغانستان پروتوکول کیوتو را تصویب کرد، که برای تطبیق کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم و اهداف آن بمنظور کنترول انتشار گازهای گلخانه ای جهانی در اتموسفیر کار می کند، تا از مداخلات خطرناک بشر در اقلیم جلوگیری شود.
در سال ۲۰۱۶، اداره ملی حفاظت از محیط زیست (NEPA) با حمایت فنی و مالی UNEP و WFP و GEF ارزیابی جامع تغییر اقلیم و چشم اندازهای آینده در افغانستان را تکمیل کرد. در همان سال، NEPA با حمایت فنی برنامه انکشافی سازمان ملل متحد (UNDP) استراتیژی تغییر اقلیم و برنامه اقدام عملی برای افغانستان (ACCSAP) را ترتیب داد. در پی این تحقیق و تحلیل، افغانستان توانست دومین گزارش ملی خود را ارائه کند. هدف از این گزارش ارائه معلومات در مورد گام های عملی در راستای اجرای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم در کشور بود. این لیست شامل موجودی گازهای گلخانه ای و یا هم فهرستی از منابع تولید این گازها، اندازه گیری آنها با استفاده از روش های استاندارد و جمع آوری و تجزیه و تحلیل سیستماتیک معلومات مربوط به اقلیم در سراسر کشور بود. این گزارش همچنین معلوماتی در مورد توسعه راهبردهای ملی برای سازگاری و کاهش تغییر اقلیم، میکانیزم همآهنگی بین الوزارتی در مورد تغییر اقلیم و تقویت کمیته ملی تغییر اقلیم و انتخاب رهبری آن ارائه می دهد. (معلومات بیشتر در مورد تغییر اقلیم و حکومتداری در افغانستان، را اینجا مطالعه کنید).
تغییر اقلیم بسیاری از سکتورها را متاثر می سازد که در برنامه ملی سازگاری اقلیم و راپور ملی اولیه منعکس شده اند، مانند: i) زراعت. ii) تنوع زیستی و اکوسیستم ها. iii) زیرساخت ها و انرژی. iv) جنگلات و مناطق سبز طبیعی. v) حوادث طبیعی. و vi) آب. بنابراین تصمیم گرفته شد که تغییر اقلیم در چارچوب قانونی، پالیسی ها و ستراتیژی های سکتوری وزارت های زراعت، انرژی و آب، انکشاف دهات، صحت عامه، انکشاف شهری، معادن، اداره ملی حفاظت محیط زیست و وزاتخانه های مبارزه با حوادث طبیعی شامل شود. وزارت زراعت با حمایت FAO استراتژی مدیریت خطر خشکسالی را تدوین کرد که در آن تغییر اقلیم مد نظر گرفته شده است. وزارتخانه های دیگر، بشمول وزارت انرژی و آب، هنوز پالیسی ها و استراتیژی های خود را حتی تا زمان سقوط جمهوریت نهایی نکرده و تا اکنون هم این کار را انجام نداده اند.
پس از ۱۵ سال ساخت و ساز اداری، قانون گذاری و حقیقت یابی، نتیجه سخاوتمندانه این خواهد بود که نظام جمهوری افغانستان به شامل نمودن تلاش هایی در پالیسی ها و ستراتیژی های خود نزدیک شده بود که می توانست تاثیرات تغییر اقلیم را کاهش دهد. اما در ارزیابی کمتر سخاوتمندانه میتوان گفت که در عمل، دستآورد ها تا چه حدی محدود بوده است. تا جاییکه به طالبان ارتباط می گیرد، در اولین روز کنفرانس بین المللی سالیانه تغییر اقلیم COP26 در گلاسکو در نوامبر ۲۰۲۱، سهیل شاهین، مقام ارشد طالبان در دوحه، خواستار ازسرگیری پروژه های مرتبط با تغییر اقلیم شد که «از قبل تصویب شده و توسط صندوق وجهی اقلیم سبز، UNDP، AfghanAID تمویل میشدند» (تویت های نامبرده را اینجا بخوانید). از آن زمان به بعد، به اساس معلومات نویسنده، در گفتگوهای دوحه بین طالبان و نمایندگان کشورهای کمک کننده به خطرات تغییر اقلیم پرداخته نشده است. اما طالبان از نیاز به مدیریت بهتر آب، که یکی از بخش های کلیدی سازگاری با تغییر اقلیم است، صحبت کرده اند.
تلاش برای دریافت بودجه جهت مبارزه با تغییر اقلیم
علاوه بر تمام اسناد و معلومات مورد نیاز برای تامین مالی که در زیر توضیح داده شده است، نظام جمهوری نیز بودجه جداگانه برای مبارزه با تغییر اقلیم اختصاص نمی داد. وزارت مالیه در توضیح بودجه ملی ۱۴۰۰/۲۰۲۱ گفته است که اثرات تغییر اقلیم قابل اندازه گیری نیست. بنابراین، به همه بخشها توصیه نموده بود که پیآمدهای تغییر اقلیم را از منابع مالی موجوده خود تأمین کنند. همین متن در بودجه های سالهای بعد نیز بدون کمترین تغییر یا افزدون جزئیات تکرار شده، که نشان دهنده کم ارزش بودن مساله تغییر اقلیم در دوران جمهوریت میباشد. یک استثنای جزئی وزارت انرژی و آب بود که قبل از سقوط جمهوریت چک دیم ها یا بند های کوچک در امتداد مسیر آب برای ذخیره آب و کاهش فرسایش، را در بعضی جاهای کشور ساخت، که آنرا میتوان به عنوان اقدامی خوب برای کاهش اثرات تغییر اقلیم خواند.
با توجه به اینکه تغییر اقلیم تا حد زیادی به دلیل تولید گازهای گلخانه یی توسط کشورهای توسعه یافته به میان آمده است، بیشتر تلاش ها برای مقابله با اثرات این فاجعه معطوف به دریافت بودجه بین المللی بوده است. در سال ۲۰۱۵ به اساس گزارش نقش تعیین شده افغانستان در سطح ملی (INDC)[viii] که به کنوانسیون چارچوب سازمان ملل ارایه شده بود، نظام جمهوری تخمین می زد که در دهه آینده سالانه به بیش از یک میلیارد دالر کمک مالی از کشور های کمک کننده نیاز خواهد داشت تا “موانع موجود در راه سازگاری موثر با تغییر اقلیم را از میان بردارد”. حکومت افغانستان مصمم بود تا ۷۰ درصد از ۱۰.۷ میلیارد دالر مورد نیاز را به عنوان حمایت مالی برای سازگاری با تغییر اقلیم (تا سال ۲۰۳۰) به مدیریت آبیاری و گسترش زراعت آبی اختصاص دهد. در کنار آن، اعلام کرده بود که برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و برای دستیابی به اهداف تعیین شده ۲۰۳۰، به ۶.۶ میلیارد دالر نیاز دارد.[ix]
صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) بیشتر پروژه های مربوط به تغییر اقلیم در افغانستان را پس از سال ۲۰۰۲ تمویل کرده است. GEF از زمان تأسیس اداره ملی حفاظت از محیط زیست افغانستان، پروژه های مختلفی را از طریق مجریان سومی، مانند UNDP و UNEP تأمین مالی کرده است. GEFهمچنین تمویل تعدادی از پروژه های مربوط به سازگاری با تغییر اقلیم را در وزارت زراعت، آبیاری و مالداری و سایر وزارتخانه ها انجام داده است. مجریان سومی مانند UNEP و UNDP همچنین از صندوق وجهی GEF برای کشورهای کمتر توسعه یافته ، که در سال ۲۰۰۱ با تشخیص اینکه تاخیر در رسیدگی به نیازهای سازگاری تغییر اقلیم میتواند آسیبپذیری یا هزینهها را در آینده افزایش دهد ایجاد شد، بودجه دریافت کردند. این کمک شامل تمویل تهیه گزارش های ملی افغانستان به کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم، برنامه تطبیق ملی و تطبیق سه پروژه کامل سازگاری با تغییر اقلیم (LDCF-1 از ۲۰۱۳-۲۰۱۶، LDCF-2 از ۲۰۱۴-۲۰۱۹، و LDCF-3، که تاریخ آن در گزارش ذکر نشده است) می باشد.
از زمانی که صندوق سرمایه گذاری اقلیم سبز (GCF) در سال ۲۰۱۱ زیر چتر کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم (UNFCCC) ایجاد شد، بودجه برای کشورهای در حال توسعه افزایش قابل توجهی داشته است تا در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای کوشیده و توسعه رویکردهای مبارزه با تغییر اقلیم را رشد دهند. با این حال، حکومت افغانستان بطور مستقیم هنوز کمک مالی از GCF دریافت نکرده است، زیرا ادارات حکومتی که در حال مبارزه با تغییر اقلیم هستند، مانند وزارت های انرژی و آب، زراعت، آبیاری و مالداری، وزارت احیا و انکشاف دهات، و NEPA، هنوز ظرفیت های قابل توجهی ندارند (این مشکل حتی قبل از به قدرت رسیدن طالبان وجود داشت). NEPA یک هیئت بین الوزارتی را برای تسهیل توسعه پروپوزل ها یا پیشنهاد ها به GCF در سال ۲۰۱۶ تاسیس کرد، اما تا کنون این اداره برای درخواست بودجه مورد نیاز بطور رسمی در آن صندوق پذیرفته نشده است.
در سال ۲۰۱۵ در جریان نشست سالانه COP21 در مورد تغییر اقلیم، توافقنامه جهانی تغییر اقلیم (معاهده پاریس) مطابق با توصیه هیئت های بین الدولتی تغییر اقلیم (IPCC) امضا شد که در همه کشورها قابل اجراست. هدف آن این است که گرمایش زمین را بین ۱.۵ تا ۲ درجه سانتیگراد نگهدارد. در این توافقنامه آمده است که از سال ۲۰۲۰ به بعد، سالانه ۱۰۰ میلیارد دالر از منابع دولتی و خصوصی برای تأمین مالی پروژههایی که کشورها را قادر میسازند با تأثیرات تغییر اقلیم (افزایش سطح دریا، خشکسالی و غیره) سازگار شوند یا گاز های گلخانه ای را کاهش دهند، جمعآوری شود. این بودجه به تدریج افزایش خواهد یافت و برخی از کشورهای در حال توسعه نیز قادر خواهند بود به صورت داوطلبانه به عنوان کمک کننده های مالی برای کشورهای بسیار فقیر نقش ایفا کنند.
افغانستان هیچ نهاد معتبر ملی برای درخواست مستقیم به GEF و GCF برای دریافت بودجه ندارد. علاوه بر این، به دلیل ظرفیت پائین ادارات دولتی، حتی در زمان جمهوریت، حکومت نتوانست بودجه مورد نیاز را بدست آرد. بنابراین نهادهایی مانند بانک توسعه آسیایی، UNDP، UNEP، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد UNESCO))، WFP، و بانک جهانی که همه با شرایط نهادهای فوق الذکر برابر هستند، در این عرصه میانجیگری میکنند.[x]
صندوق سازگاری با تغییر اقلیم Adaptation fund یکی دیگر از نهاد های تامین مالی است که پروژه ها و برنامه های سازگاری را با هدف کاهش اثرات نامطلوب تغییر اقلیم بر جوامع، کشورها و بخش های دیگر تامین مالی می کند. UNDP به نمایندگی از افغانستان در سال ۲۰۱۹ طرحی را به منظور احیای کاریزها به مبلغ ۹.۴ میلیون دالر به این صندوق ارائه کرد. این پروژه قرار بود قبل از تسلط طالبان توسط UNDP و وزارت احیا و انکشاف دهات به طور مشترک تطبیق شود. علاوه بر این، صندوق بین المللی انکشاف زراعت IFAD نیز از پروژه های زیر نظر وزارت زراعت و انکشاف دهات در افغانستان حمایت مالی کرده است.
در آگست ۲۰۲۰ افغانستان با میانجگیری UNDP، کمک مالی ۱۷.۲ میلیون دالری از GCF و ۴.۲ میلیون دالر کمک مالی از سایر سازمان ها برای آغاز استفاده از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی افغانستان را به دست آورد. تا جنوری ۲۰۲۱حدود ۴ میلیون دالر از مجموع پولی که برای این پروژه در نظر گرفته شده بود، پرداخت شد، اما پس از تسلط طالبان، این برنامه به حالت تعلیق درآمده است.
در زمان جمهوریت پشتیبانی فنی و منابع قابل توجهی برای افغانستان وجود داشت، از جمله مرکز تکنالوژی اقلیم و شبکه ییکه توسط UNEP اداره می شد و هدف آن استفاده از تکنالوژی های جدید در زمینه تغییر اقلیم بود تا ظرفیت سازگاری را بلند برده و تلاش ها برای کاهش تغییر اقلیم در کشور های رو به انکشاف راسرعت ببخشد، نیز شامل میشد.[xi]
تحقیقات اخیر نشان می دهد که تنها شش درصد از کشورها موفق به دریافت بودجه مربوط به تغییر اقلیم از طریق نهادهای ملی خود شده اند. متباقی کشورها به نهادهای بین المللی برای میانجیگری در این روند متکی بودند. بر اساس گزارش ویبسایت بریتانیایی در مورد مسایل اقلیمی (Carbon Brief)، افغانستان از جمله کشورهایی بوده است که به طور مستقیم از صندوق اقلیم سبز سازمان ملل کمک مالی دریافت نکرده است. اوضاع، قبل از سقوط جمهوریت و نیز بعد آن از همین قرار بود. دکتر امانوئل تاچی اوبنگ از آژانس حفاظت از محیط زیست گانا و انجمن آسیب پذیری اقلیمی، در جنوری ۲۰۲۲ به Carbon Brief گفت: «متاسفانه، دسترسی اکثر کشورهای آسیب پذیر از ناحیه تغییر اقلیم، کمتر توسعه یافته و در حال توسعه به [کمک های مالی] اندکی دشوار بنظر میرسد».
پس از به قدرت رسیدن طالبان
قطع روابط افغانستان با کشورهای تمویل کننده سابق و به طور کل با سیستم بین المللی که پس از سقوط طالبان در ۱۵ آگست سال ۲۰۲۱ رخ داد، منجر به آسیب زدن به بخشی از فعالیت ها مرتبط با کاهش اثرات تغییر اقلیم شده است. حکومت طالبان توسط هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده است، به این معنی که افغانستان در نشست COP26 در گلاسکو هیچ نماینده ای نداشت – گرچه برخی از فعالان تغییر اقلیم تلاش کردند تا به نمایندگی افغانستان در COP26 شرکت کنند اما نتوانستند ویزا بگیرند. با این حال، اثرات منفی حتی بیشتر ازین است.
اهمیت تحریمهای سازمان ملل، که بعضی از افراد طالبان و شبکه حقانی، و تحریمهای ایالات متحده که این گروه را به طور کلی هدف قرار میداد، زمانی ناگهان گسترش یافت که طالبان دیگر یک گروه مخالف مسلح نه، بلکه صاحبان قدرت در افغانستان شدند. برنامههایی که ادارات حکومتی را ایجاد و حمایه میکردند یا از طریق آنها اجرا می شدند، و همچنین کمکهای انکشافی به حالت تعلیق درآمدند. قطعنامه ۲۶۱۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در دسامبر ۲۰۲۱ صادر شد، محیط مساعدتری فراهم کرد که رسانیدن کمکهای بشری و نیازهای اولیه انسانی را بسیار تسهیل می بخشد، در حالی که مجوز عمومی وزارت خزانه داری امریکا GL-20 که در اواخر فبروری ۲۰۲۲ صادر شد، محدودیت های تجاری و مالی از آنجمله بر ادارات حکومت افغانستان را نرمتر ساخت. در بیانیه مطبوعاتی آمده است که تحریمهای امریکا « مانع انجام معاملات و فعالیت های لازم برای تامین و حمایت از نیازهای اساسی انسانی مردم افغانستان نمی شود و بر تعهد ایالات متحده به همکاری با سکتور خصوصی، شرکای بین المللی، متحدان و سازمان های بین المللی تاکید می کند تا به مردم افغانستان کمک کنند».
اما سقوط نظام جمهوری در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ همچنین به این معنی بود که کمک کننده گان در مورد تمویل هر چیزی که حکومت طالبان در آن دخیل میشود، دقت بیشتری داشته باشند. برخی از اقدامات برای کاهش تغییرات اقلیمی، مانند حفاظت در برابر سیلاب یا استواری در برابر خشکسالی، بحیث کمک های بشری طبقه بندی می شوند. اما برنامه های عمده بحران تغییر اقلیم که قبلاً طرح و یا در حال انجام بود، به تعویق افتاد. بعضی از آنها قرار ذیل اند:
- تمویل پروژه های مهم جلوگیری از خشکسالی و مدیریت آب مانند پروژه ۲۲۲.۵ میلیون دالری بانک جهانی برای توسعه سیستم های هشدار دهنده و اقدام زودهنگام در برابر خشکسالی، پروژه انکشاف جامع منابع آب ارغنداب بانک انکشاف آسیایی و سیستم حمایت از تصمیم گیری برای هشدار زودهنگام خشکسالی در افغانستان که در مرحله آزمایش قرار داشت.
- پروژه ۲۱.۴ میلیون دالر امریکایی برای آغاز استفاده انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی افغانستان که توسط UNDP و وزارت انکشاف دهات تطبیق میشد نیز متوقف شده و با سرنوشت نامعلوم روبروست.
- پروژه احیای کاریزها که توسط صندوق بین المللی انکشاف زراعت تمویل میشد و توسط UNDP و وزارت احیا و انکشاف دهات اجرا میشد، به حالت تعلیق درآمده است.
- پروژه آبیاری با بودجه ۹.۹ میلیون دالر که توسط FAO و وزارت انرژی و آب اجرا و توسط اداره همکاری بین المللی جاپان JICA تأمین مالی می شد، به حالت تعلیق درآمده است.
- اداره حفاظت از محیط زیست افغانستان بدون کمک های تخنیکی UNEP و سایر ادارات حمایت کننده که روابط با آنها به حال تعلیق در آمده است، نمی تواند گزارش های ملی به نمایندگی افغانستان را بعد ازین به کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم ارائه کند. از همینرو درک تأثیر تغییراقلیم و نظارت بر هرگونه پیشرفت به دست آمده در این عرصه را به حالت تعلیق در می آورد.[xii]
شایان ذکر است که حتی اگر تحریم ها اعمال هم نه می شد، بسیاری از تمویل کنندگان پس از تعویض اداره اصلی تطبیق کننده که با تسلط طالبان صورت گرفت، خواستار بازنگری کامل برنامه های خود می شدند.
برای مبارزه با بحران تغییر اقلیم در افغانستان چه میتوان کرد؟
اقدامات بالقوه برای کمک به افغانها برای سازگاری با بحران احتمالی تغییر اقلیم از قبل شناخته شده است که عبارتند از: طرح هایی برای جمع آوری آب باران، از جمله ایجاد بند های کوچک تا ذخایر بزرگتر آب. بازسازی کاریزها؛ تغییر از شیوه آبیاری جویباری به آبیاری قطره ای و پروژه هایی که آب های زیرزمینی استفاده شده در زمان خشکسالی را دوباره احیا میکنند. همچنان معرفی نباتات و درختانی که به آب کمتری نیاز دارند، نگهداری علفچر ها، ساخت یخچال های مصنوعی به منظور جبران خساره ناشی از آب شدن یخچال های طبیعی و نوسان آب انها و همچنان کمک به ذخیره نمودن آب؛ جلوگیری از قطع جنگلات و ایجاد ظرفیت های تخنیکی و علمی افغان ها. این نوع فعالیت ها پروژه هایی به سطح جوامع کوچک تا فعالیت های بزرگ انجینری، اجتماعی و آموزشی را شامل می شوند.
سوال های زیادی ممکن درین مورد مطرح شوند که چرا در دوره جمهوریت که کمک های مالی و کارشناسان تخنیکی وجود داشتند اقدامات لازم انجام نشد، درحالیکه پس از به قدرت رسیدن طالبان، حمایت اندکی در این عرصه وجود داشته است؟ برخی از پیشرفتهای کوچک در سطح جامعه توسط نهاد های مربوط به سازمان ملل و سازمانهای غیردولتی، از جمله برنامههایی که توسط GEF تأمین مالی میشوند، به ویژه مصوبه دسامبر ۲۰۲۱ سازمان ملل و حکم قایل شدن استثنا توسط وزارت خزانه داری امریکا که در فبروری ۲۰۲۲ اعلام شد، محدودیت ها را کاهش داد. یافتن چاره های حتی بسیار عادی در بن بست کنونی سیاسی کماکان پیچیده است. به طور کلی، کارهایی که نه به حکومت طالبان ربطی داشته و نه با هدف ارتقای ظرفیت حکومت صورت میگیرند، ادامه و شروع دوباره آن ساده ترین کار است. اما در سطح کشور، کار هایی که برای سازگاری با تغییر اقلیم و یا کاهش سطح آفات طبیعی صورت میگیرد، کافی نیست. فعالیت ها و پیشرفت های انجام شده باید در این زمینه به طور شفاف مورد بررسی قرار گیرند تا در صورت بهبود شرایط سیاسی مجدداً اجرا شوند.
مهم اینست که سازگاری با تغییر اقلیم برای طالبان، برای کمک کنندگان و برای جمعیت گسترده به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل نشود. بر عکس، بطور مثال در زمینه آموزش، که نیاز مبرم یک جامعه است، یک اجماع عمومی وجود دارد که باید در مورد آن اقدام عاجل صورت گیرد. افغانستان همچنین دارای یک سنت پیشینه کارهای اجتماعی است، ساختارها و سنت های اساسی وجود دارند که باید در زمینه مربوطه مورد بهره برداری قرار گیرند. اما، با توجه به بن بست سیاسی، برای اینکه برنامه های بیشتر با تمویل کننده ها تایید شوند، طالبان باید بپذیرند که مشارکت حکومت در حال حاضر برای تمویل کنندگان ممکن نیست، بنابراین اگر می خواهند تلاش های سازگاری با تغییر اقلیم پیش بروند، در شرایط عدم “شناخت رسمی” نمی توانند انتظار مشارکت بیش از حد دراین برنامه ها را داشته باشند. برای گروهی که مصمم به تأکید بر حاکمیت خود در قلمرو مورد نظر هست، این یک امر دشوار به نظر می رسد.
به همین منوال، کشورهای کمک کننده نیز باید در انکار مطلق خود در تعامل با حکومت طالبان تجدید نظر کنند. مثلاً با ادارات دارای افراد خوب و با تجربه که از نظر سیاسی نیز بی طرف باشند، مانند وزارت احیا و انکشاف دهات همکاری شود تا شایستگی آنها نیز به اثبات برسد. تصمیم کشورهای کمک کننده برای اجرای برنامه های کمکی از طریق نهاد های ملل متحد بدون هموار کردن راه برای حکومت افغانستان منجر به کاهش و از بین رفتن ظرفیت ها در ادارات حکومتی افغانستان مانند اداره ملی حفاظت از محیط زیست، وزارت زراعت، آبیاری و مالداری، انرژی و آب و انکشاف دهات خواهد شد. در حالی که تطبیق پروژه ها توسط نهاد های سازمان ملل ممکن یک گزینه ای مطمئن برای تمویل کنندگانی که علاقه ای به حمایت از حفظ طالبان در قدرت ندارند، تلقی گردد، کار آنها پرهزینه و کمتر مؤثر خواهد بود زیرا اطلاعات کافی در مورد جامعه مدنی افغانستان ندارند. با این حال، اما کار در هر مقیاسی در این بخش، نیازمند دخالت کم و بیش حکومت است.
بحران تغییر اقلیم کره زمین توسط کشورهای توسعه یافته ایجاد گردیده است. توافقنامه اقلیمی پاریس این موضوع را تائید می کند و از آنها می خواهد تا با حمایت از طرح های سازگاری با تغییر اقلیم، به کشورهای فقیر جهت کاهش اثرات این پدیده غرامت بپردازند. این توافقنامه اذعان میکند که کشورهایی مانند افغانستان بسیار بیشتر از سهم خود در آسیب رساندن به اتموسفیر متحمل خسارت میشوند. همچنین برای افغانها غیر منصفانه است که به محض روی کار آمدن حکومت جدید، برنامههای کمک های بزرگ بین اللمی قطع شوند، حتی در شرایطی که بحران تغییر اقلیم کشور را قبلا به شدت تحت تاثیر قرار داده و باعث گرسنگی و تنگدستی شده است. سازگاری با تغییر اقلیم یک نیاز جدی است، اما بخاطر بن بست جاری در مورد کمک ها و مساله به رسمیت شناختن طالبان، به نظر میرسد تاخیر در بیشتر برنامه هایی که توسط جامعه جهانی تمویل میشوند و یا قبلاً مورد توافق قرار گرفته اند، ادامه یابد. با این وجود، برعکس تمام بحران های دیگری که افغانستان با آن درگیر است، وضعیت اضطراری تغییر اقلیم صرف نظر از آن که در پایان کار چه توافق سیاسی صورت می گیرد و چه زمانی صورت می گیرد، بدتر از پیش خواهد شد.
* داکتر محمد عاصم مایار متخصص مدیریت منابع آب است که قبلاً استاد در پوهنتون پولی تخنیک کابل بود. موصوف دکترای خود را در انستیتوت سیستم های آب و محیط زیست پوهنتون شتوتگارت آلمان امسال به پایان رساند. نامبرده از کاربر @assemamayar1تویت می کند.
پانوشت ها:
[i] علت آن پدیده نوسان میدن-جولیان (Madden–Julian Oscillation) است که در دسامبر ۲۰۲۱ رخ داد. حرکتی متشکل از ابرها، باران، باد و فشار به طرف شرق که در خط استوای زمین می گذرد. و بطور اوسط بعد از۳۰ تا ۶۰ روز به موقعیت اولی خود بر می گردد. بر اساس یک مطالعه، این پدیده باعث افزایش ۲۳٪ بارندگی روزانه در افغانستان میشود.
[ii] پس از تماس اخیر با باشنده گان بغلان، مشخص شد که کشت للمی ناکام شده و محصول نداشته است. نقشه تغییرات نورمال شاخص گیاهی (NDVI) ناکامی محصولات کشت للمی در کندز را نیز نشان می دهد. برعکس، در ولایات بادغیس، فاریاب و جوزجان حاصلات نسبت به سال قبل بهتر اند.
[iii] حرکت متداوم آب در اتموسفیر (از بخار به مایع و جامد) دوران آب نامیده می شود. آب به صورت بخار و ابرها در اتموسفیر وجود دارد و باعث می شود قطرات آب به صورت باران و برف روی زمین ببارد. در نتیجه آب قبل از اینکه دوباره به فضا تبخیر شود، روی سطح زمین جریان می کند.
[iv] گازهایی که از زمین به اتموسفیر نشر و باعث گرم شدن کره زمین می شود. کاربن دای اکساید و کلوروفلوئوروکاربن ها از نمونه های بارز گازهای گلخانه ای هستند.
[v] سناریوهای RCP توسط شورای بین الدولتی تغییر اقلیم برای کمک به مدل سازان برای کار روی آینده اقلیم های مختلف اتخاذ شده است، که همه آنها ممکن تلقی میشوند، اما با توجه به حجم گازهای گلخانه ای منتشر شده در سال های آینده متفاوت است. این سناریوها بربنیاد تشعشات افتاب نامگذاری شده اند. بطور مثال اندازه نا متعادل انرژی در اتموسفیر – انرژی که بیشتر آن از تشعشع آفتاب هست تا زمین – و بر اساس وات فی متر مربع اندازه گیری می شود. بنابر این RCP2.6 یک سناریو با عدم تعادل W/m22.6، RCP4.5 با عدم تعادل ۴٫۵ W/m2 و به همین ترتیب متباقی آنها.
[vi] چهار سناریو بر این فرض بنا یافته اند که: انتشار گازهای گلخانه ای بین سال های ۲۰۱۰-۲۰۲۰ به اوج خود می رسد و سپس کاهش می یابد (RCP2.6). انتشار گازهای گلخانه ای در حدود سال ۲۰۴۰ به اوج خود می رسد و سپس کاهش می یابد (RCP4.5). انتشار گازهای گلخانه ای در حدود سال ۲۰۸۰ به اوج خود می رسد و سپس کاهش می یابد (RCP6) و انتشار گازهای گلخانه ای در طول قرن بیست و یک همچنان رو به افزایش است (RCP8.5).
[vii] گزارشهای دوره یی منظم که به نام راپور های ملی یاد میشوند، از همه کشورهای عضو کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیم خواسته شده و نیز پیش شرطی برای دریافت کمک از صندوق اقلیم سبز می باشند.
[viii] INDC نشان دهنده گام های یک کشور برای کاهش انتشار گاز های گلخانه ای در سطح ملی و سازگاری با اثرات تغییر اقلیم است.
[ix] نمونه ای از کاهش تغییر اقلیم در زمان جمهوریت اقدامات زیر چتر پروتوکول مونتریال بود که به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه استراتیژی هایی برای جلوگیری از تخریب لایه اوزون ارائه می دهد، که مهار کلروفلوروکاربن ها، هالون ها و سایر مواد کیمیایی کمتر مضر مانند هیدروکلرو فلوروکاربن ها (HCFCs) است. افغانستان متعهد است تا تولید گازهای HCFC را که در یخچال ها و دستگاه های سرد کننده هوا استفاده می شوند و لایه اوزون را تخریب میکند تا سال ۲۰۲۰، ۳۵ درصد و تا سال ۲۰۲۵، ۶۷.۵ درصد کاهش دهد. برای دستیابی به این هدف کابینه جمهوری افغانستان در سال ۲۰۱۸ با صدور یک فرمان واردات تجهیزاتی را که حاوی HCFC بود، ممنوع قرار داد. این فرمان در نوامبر ۲۰۱۸ به اجرا درآمد. متعاقبا، سازمان انکشاف صنعتی ملل متحد (UNIDO) به جمهوری اسلامی افغانستان در آموزش پرسونل تخنیکی گمرکات جهت اجرای ممنوعیت تجهیزات HCFC کمک کرد. علاوه بر این، افغانستان یکبار واردات موتر هایی را که بیش از یک دهه کهنه بودند نیز ممنوع اعلام کرد، اما پس از اعتراض تاجران، این قانون را لغو کرد. تاجران مدعی شدند که موتر های قدیمی را قبلاً به تعداد زیادی سفارش داده اند و همچنان افغان ها توانایی خرید موتر های مودل جدید را ندارند.
[x] به عنوان مثال، FAO و تسهیلات محیط زیست سبز (GEF) در سال ۲۰۱۹ توافق کردند تا با همکاری یکدیگر برای اولین بار در افغانستان پروژهای تحت تمویل GCF را اجرا کنند. این پروژه بر بلندبردن ظرفیت اداره ملی حفاظت از محیط زیست متمرکز بود و بعدا برای دو سال دیگر تمدید شد. اجرای این پروژه ها با هدف بلند بردن ظرفیت اداره ملی حفاظت از محیط زیست برای مدیریت مستقل پروژه های GCF و همآهنگی حکومت در پروژه های GCF بود. در اینجا فهرستی از پروژه های کوچک اجرا شده در افغانستان در مورد تغییر اقلیم توسط تمویل کنندگان مختلف ارائه شده است.
[xi] علاوه بر این، بانک انکشاف آسیایی یک برنامه ماستری مشترک برای کارمندان وزارت انرژی و آب درباره مدیریت جامع آب را که توسط پوهنتون پولی تخنیک کابل و پوهنتون گریفیث استرالیا تطبیق میشود، تمویل کرده است. بودجه این پروژه قبلاً از بانک انکشاف آسیایی به حساب بانکی پوهنتون پولی تخنیک کابل منتقل شده از همینرو پس از سه ماه وقفه به علت برگشت طالبان به قدرت، این برنامه به طور عادی از سر گرفته شد.
[xii] از آنجایی که UNEP به اداره ملی حفاظت از محیط زیست در تهیه گزارش ارتباطات ملی برای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییر اقلیم کمک میکرد، می تواند بدون دخالت حکومت طالبان به این کار ادامه دهد تا از توقف نظارت بر تغییر اقلیم جلوگیری صورت گرفته و خلای بوجود آمده در ارائه گزارش های منظم به کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیم پر شود.
بیاکتنې:
دا مقاله په وروستي ځل تازه شوې وه ۲۶ سرطان / چنګاښ ۱۴۰۱