با تصاحب قدرت توسط طالبان در ۲۴ اسد 1400، اقتصاد افغانستان از هر طرف متحمل آسیب های ناگهانی و فاجعه بار گردید. کمک های خارجی ناپدید شد، تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده به طور ناگهانی نه بر یک جنبش مسلحانه بلکه بر حکومت کشور اعمال شد، ذخایر ارز خارجی افغانستان مسدود، بخش بانکی فلج، و شبکه روابط و تامین مالی که از افغانستان حمایت می کرد از هم گسست. شبکه تحلیلگران افغانستان از آن زمان به بعد تلاش کرده است تا آنچه را که برای اقتصاد و امور مالی عمومی، ارائه کمک های بین المللی و خانواده ها اتفاق افتاده است، دریابد. این دوسیه جدید همین گزارش ها را گرد هم می آورد.
زنان در ولسوالی دامان ولایت قندهار هنگام کار در یکی از خیاطی ها. از زمان ممنوعیت کار زنان در سازمانهای غیردولتی و ادارات سازمان ملل توسط امارت اسلامی، بخش خصوصی یکی از تنها فرصتها را برای زنان جهت کسب درآمد در افغانستان فراهم میکند. عکس: محمد نوری/ خبرگزاری انادولی از طریق خبرگزاری فرانسه، 25 ثور 1401
این دوسیه به سه بخش تقسیم می شود. ما از خانواده ها و اینکه چگونه آنها برای بقا و سازگاری با یک اقتصاد بیمار تلاش کرده اند، شروع می کنیم. بخش دوم تصویر کلی کشور و اثرات یک اقتصاد شدیداً ورشکسته را بررسی می کند. این بخش شامل بررسی کامل امور مالی دولت، از جمله اینکه طالبان چگونه از شهروندان مالیات می گیرند و پول دریافتی را چگونه مورد استفاده قرار می دهند، می شود. بخش پایانی به معضلات و مشکلات ارائه کمک های بین المللی می پردازد.
بخش اول: پیآمدهای اقتصادی برای خانواده ها
گزارش های این بخش چگونگی تاثیرشوک هایِ اقتصادی مرتبط با تغییر رژیم در ماه اسد ۱۴۰۰ را در سطح خانواده های افغان بررسی می کند. حتی قبل از سقوط جمهوریت، پروژه جدید تحقیقاتی زیر نام “زندگی تحت تسلط طالبان” شروع به بررسی چگونگی تغییر زندگی در ولسوالی هایی کرده بود که در آن زمان به تازگی و به سرعت، یکی پس از دیگری، تحت کنترول طالبان قرار می گرفتند. پس از به قدرت رسیدن طالبان، وقتی ما کار میدانی خود را از سر گرفتیم، واضح ترین پیام مصاحبه شوندگان عبارت از نگرانی عمیق در مورد فروپاشی اقتصاد خانواده و چگونگی بقای شان در زمستان پیشرو بود. ما دو دور جدید مصاحبه ها در (ماه عقرب، قوس و جدی تا حوت ۱۴۰۰) داشتیم که با توجه به حصول اطمینان از تنوع پیشینههای اجتماعی-اقتصادی، قومی، شهری و روستایی و همچنین شنیدن نظرات مردم در ۲۲ ولایت منجر به ده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری شد. این پژوهش و ارزیابی، گزارش های جالب، غیر منتظره و اغلب ناراحت کننده ای را در مورد نحوه مواجهه مردم با مشکلات اقتصادی یا عدم مقابله با آن، نحوه تلاش بیشتر مصاحبه شوندگان برای کمک به دیگران، چگونگی تلاش بعضی از آنها برای حفظ کسب و کار یا پیداکردن منابع درآمدِ جدید حتی حاشیه ای و برداشت آنها از ارائه کمک های غذایی بشردوستانه و قابل توجه سازمان ملل و امدادگران بین اللملی در زمستان ۱۴۰۰ بدست داد. در آخرین گزارشِ این مجموعه تحقیقاتی، “زندگی دراقتصاد فروپاشیده” با پدرانی مصاحبه کردیم که در مضیقه اقتصادی قرار داشتند و مجبور شده بودند دختران شان را بخاطر دریافت پول طویانه و یا بخشش بدهی شان به شوهر بدهند.
در نهایت، نویسنده مهمان این بخش، آدم پین، براساس یک دهه تحقیق و تجربه در افغانستان به چگونگی تلاش روستانشینان که مکرراً تحت تأثیر فاجعه و حوادث غیر قابل پیش بینی – تغییر رژیم، جنگ، خشکسالی و سیل – برای زنده ماندن و کسب در آمد دست و پا میزنند، پرداخته است.
بخش دوم : پیآمد های اقتصادی برای کشور
پس از فروپاشی جمهوریت، بلافاصله مشخص شد که پیآمدهای آن برای اقتصاد افغانستان فاجعه بار و عظیم خواهد بود. بخش دوم این دوسیه، حاوی آنعده گزارش های شبکه تحلیلگران افغانستان میباشد که به شرح و تفسیر این پیآمدهای کلان اقتصادی اختصاص دارند. در ماه سنبله ۱۴۰۰، زمانیکه نیمی از جمعیت افغانستان در فقر بسر می برد، اولین گزارش ما که به جزئیات مفاهیم تولید ناخالص داخلی، بخش بانکی و معیار زندگی در افغانستان می پردازد، منتشر شد. گزارش دوم به موضوع چگونگی فقیرتر شدن کشور بلافاصله بعد از تسخیر قدرت توسط طالبان می پردازد. این گزارش درآمد های طالبان را و اینکه آنرا احتمالاً در کجا به مصرف می رسانند، بررسی نموده است. این موضوع در دوگزارش جدید دیگر، یکی در مورد مالیات و جمع آوری سایر درآمدهای داخلی توسط طالبان و دیگری در مورد چگونگی استفاده حکومت طالبان از این منابع، مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش سوم: عواقب کمک های بین المللی
ما همچنان روند کمک رسانی و ایجاد میکانیزم های عجیبی را که به جای کمک به حکومت، مشکل افغانستان را حل نماید، مورد بررسی قرار دادیم. این میکانیزم تقریباً شامل تمام کمک های بشردوستانه و هدایت و انتقال آن از طریق ادارات سازمان ملل و موسسات غیر دولتی به منظور، مطابق آنچه تمویل کنندگان می پندارند، دور زدن مقامات حاکم می شود. ما در چندین گزارش، تناقضات، پیچیددگی ها، توانایی نجات جان انسان ها و برخی از عوارض جانبی منفی این تلاش های بشردوستانه را بررسی کرده ایم. این بخش شامل مقایسه ای است از نحوه رفتار متقابل امدادگران و طالبان در زمینه ممنوعیت کار زنان در سازمان های غیر دولتی و سازمان ملل توسط امارت اسلامی در دهه ۹۰ و امروز.
بخش اول: پیآمدهای اقتصادی برای خانواده ها
- زندگی در یک اقتصاد فروپاشیده (۴): احساس یأس و گناه از شوهر دادن دختران کم سن
نویسنده: علی محمد سباوون
تاریخ: ۲۸ میزان ۱۴۰۱
فروپاشی اقتصاد باعث شده است که خانواده ها در سراسر افغانستان تصمیمات ناامیدکننده ای بگیرند. مثلاً بعضی ها دختران جوان شان را بخاطر طویانه پیش از وقت به شوهر داده اند. برای معلومات بیشتر در این مورد، علی محمد سباوون از شبکه تحلیلگران افغانستان تلاش کرده است تا با پدران عروس های کم سن صحبت نماید. او در حدود ۱۲ نفر از اینگونه پدران را شناسایی کرد، اما بیشتر آنها احساس شرمساری و یا پشیمانی بیش از حد میکردند که در این مورد صحبت کنند. چهار مرد قبول کردند که حرف بزنند. آنها از فشار های غیر قابل پیش بینی و زجر عاطفی ناشی ازینگونه انتخاب شان حرف بیمان آوردند. متأسفانه هیچ یک از مشکلات این چهار مرد با گزینه دردناک شوهر دادن دختران شان حل نشد.
- کمک های غذایی در یک اقتصاد فروپاشیده: آسودگی، تنش ها و اتهامات
نویسندگان: مارتینا فان بیلرت و تیم شبکه تحلیلگران افغانستان
تاریخ : ۲ جواز ۱۴۰۱
تمرکز اصلی واکنش بشردوستانه بینالمللی به فروپاشی اقتصادی افغانستان، بر توزیع سریع کمکهای غذایی بوده است، زیرا بخش قابل توجهی از مردم دیگر درآمدی برای خرید غذایِ کافی برای خانوادههای خود ندارند. ما در این بخش از تحقیقات اقتصادی خود، که بر اساس مصاحبه های انجام شده در سراسر افغانستان استوار است، تأثیر، میزان و پیآمدهای توزیع کمک های غذایی در سطح جامعه و خانواده را بررسی می کنیم. در اواخر ماه دلو، متوجه شدیم که حدود نیمی از خانوادههایِ مورد مطالعه حداقل یک بار کمک غذایی دریافت کردهاند که البته انواع، مقدار و روشهای توزیع آن متفاوت بود. مصاحبه شوندگان از کمک های بسیار ضروری اظهار سپاس می کردند و امیدوار بودند که این کمک ها ادامه یابند، اما این نگرانی همواره وجود داشت که افراد واقعاً نیازمند شاید آنرا دریافت نکنند. مصاحبه شوندگان، به ویژه در مورد واسطه بازی و دستکاری در انتخاب مستحقان و تاحدی هم فساد و دستگیری صحبت کردند. باوجودیکه این امدادها برای مصاحبه شوندگان مفید واقع شده و خانواده های شانرا در نجات از گرسنگی کمک کرده بودند، بسیاری از آنها درک می کردند که این کمک ها در زمینه رفع نیازهایِ بلندمدت آنها نظیر اشتغال، تامین وسایل امرار معاش و احیای اقتصاد مفیدیتی نه خواهد داشت.
- زندگی با عدم اطمینان شدید در روستاهای افغانستان: کار برای بقا
نویسنده: آدم پِن
تاریخ: ۲ حوت ۱۴۰۰
افغانستان اکنون در حال گذار از یک دوره دیگری از گسست است، تازه ترین دور در یک صف طولانی تحولاتی که زندگی اکثریت افغان های بالای ۵۵ سال را تحت تاثیر قرار داده است. برای کسانی که در مناطق روستایی زندگی می کنند، غیرقابل پیش بینی بودن نه تنها با تغییر رژیم یا درگیری های خشونت آمیز، بلکه همچنین خشکسالی، سیل و سایر بلایای طبیعی ایجاد می شود. نویسنده مهمان، آدم پِن، در تلاش برای درک چگونگی تلاش خانواده هایِ روستایی برای بقا و موفقیت در این محیط کاملاً نامطمئن، از درسهایی پروژه تحقیقاتی ای استفاده میکند که مسیر معیشت خانوده های روستایی را از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۵ دنبال کرده است. او دریافته است که خانوارهای روستایی سرمایه گذاری خود را اساساً بر روستاها و پیوندهای خانوادگی استوار می سازند، زیرا نمیتوانند به دولت یا بازار تکیه کنند، و به این می اندیشند که آیا تلاشهای ازین قبیل برای کمک به مردم برای زنده ماندن و عبور از آخرین فاجعه اقتصادی کافی است یا خیر.
- زندگی در یک اقتصاد فروپاشیده (۱) : آشپز، کارگر روز مزد، کارگر مهاجر و تاجر کوچک و همچنان مالک یک کارخانه از چگونگی زندگی فعلی شان به ما حکایت می کنند
نویسندگان: مارتینا فان بیلرت و تیم شبکه تحلیلگران افغانستان
تاریخ: ۱۶ قوس ۱۴۰۰
در تابستان ۱۴۰۰، شبکه تحلیلگران افغانستان پروژه ی جدیدی بنام "زندگی تحت تسلط طالبان" را آغاز کرد که چگونگی تغییر زندگی در ولسوالی هایی را که به تازگی و سرعت سر سام آور یکی پی دیگر تحت کنترل طالبان در آمده بودند، بررسی نماید. حکومت جمهوری چند روز بعد از انجام اولین مصاحبه های ما سقوط کرد. وقتی دوباره موضوع را انتخاب کردیم، پیام ها در گفتگو های ما رساتر و واضحتر منعکس شد: رژیم جدید تغییرات و بی باوری زیادی را به ارمغان آورده است. گاهی گیجی و امید در کنار هم بسر میبرند، اما مردم بیشتر از فروپاشی اقتصادی و زمستان در وحشت اند. در اولین بخش از این سلسله مقالات، فروپاشی اقتصادی در سطح خانوار از دید یک خانواده ی بزرگ با زندگی متوسط شهری، یک کارگر بی زمین در یک ساحه دور افتاده و فقیر، تاجری کوچک که مالک باغی است، مالک یک کارخانه و کارگر سابق در امارت متحده عربی، بررسی شده است.
بخش دوم: پیآمدهای اقتصادی برای کشور
وضع مالیات بر افغانها: "تلاش طالبان جهت جمع آوری عواید داخلی برای مردم، اقتصاد و حکومت به چه معناست" (گزارش ویژه)
نویسندگان: کیت کلارک و تیم شبکه تحلیلگران افغانستان
تاریخ: 6 میزان ۱۴۰۱
بخشهای زیادی از زندگی در افغانستان در۲۴ اسد ۱۴۰۰ واژگون یا دچار تغییر بنیادی گردید. نخبگان پیشین فرار کردند و طالبان بر اریکه قدرت تکیه زدند. روابط افغانستان با ممالک جهان قطع گردیده و کشور یک شبه فقیرترشد. همچنین حکومت از شرایطی که در آن وابسته به کمک های مالی خارجی و حمایت نظامی بود، به حالتی تغییر کرد که بودجه ملی در آن از اقتصاد داخلی و مالیات شهروندان تأمین می شود. گزارش جدید شبکه تحلیلگران افغانستان، نخستین تلاش برای درک یکی از اساسی ترین انواع این تغییرات – ناگزیری وضع مالیات بر شهروندان از سوی امارت می باشد. کیت کلارک، با همکاری تیم تحقیقاتی شبکه تحلیلگران افغانستان، عواقب پیگیری جدی طالبان از وضع مالیات، پیآمدهای آن برای شهروندان در سراسر کشور، قدرت دولتی و وضعیت بغرنجی که برای تمویل کنندگان ایجاد کرده است، را بررسی می کند.
کشتن قازی که تخم طلایی می گذارد (از بین بردن منبع درآمد و معیشت): بحران اقتصادی افغانستان بعد از ۲۴ اسد ۱۴۰۰
نویسنده: کیت کلارک
تاریخ: ۲۰ عقرب ۱۴۰۰
افغانستان حتی قبل از زمانی که طالبان پیروزی بیسابقه خود در ۲۴ اسد ۱۴۰۰ را جشن گرفتند، دچار تحول شده بود. از نظر اقتصادی فقیرتر، منزویتر و بسیار شکنندهتر بود. اکثر کمک ها متوقف شده، تحریم ها علیه حکومت طالبان اعمال و ذخایر ارز خارجی مسدود گردید. بدترین خشکسالی این سالها و اثرات نامطلوب درگیریها که تنها اخیراً پایان یافت، با فاجعه اقتصادی همزمان گردید. تنها یک ماه پس از سقوط کابل، برنامه جهانی غذا دریافت که از هر بیست خانوار افغان فقط یک خانواده غذای کافی دارد. در این گزارش، کیت کلارک، تحولات اقتصادی افغانستان و امکاناتی را که خود طالبان در اختیار دارند، از ۲۴ اسد به این سو ترسیم میکند و به این میپردازد که تصمیم گیری ها در عرصه سیاسی پیرامون اینکه آیا طالبان و کمککنندگان سابق افغانستان برای حمایت از فقرای دایماً افزایش یابنده کشور به راه حلی دست خواهند یافت یا خیر، چه خواهند بود.
- فاجعه اقتصادی آینده ای افغانستان: طالبان و کمک کنندگان در آینده چه خواهند کرد؟
نویسندگان: کیت کلارک و هانا دنکن
تاریخ: ۱۵ سنبله ۱۴۰۰
زمانی که طالبان کابل را تصرف کردند، روابط افغانستان با جامعه جهانی بهم خورد. مسائلی که حاکمان جدید طالبان و اقتصاد وابسته به کمک در افغانستان با آن مواجه هستند به سرعت درحال افزایش است. در کنار آسیب های قبلی ناشی از جنگ، بیماری همه گیر و خشکسالی، اینک کمک های خارجی نیز به حالت تعلیق درآمده و نامشخص شده است، خزانه خالی است و ذخایر خارجی آن مسدود شده، یعنی سیستم بانکی فلج شده است و قسمت اعظم نیروی ماهر کار، کشور را ترک کرده است. برای مردمی که نیمی از آنها از قبل در فقر بسر میبردند، فاجعه ای اقتصادی در راه است. طبق گزارش هانا دنکن و کیت کلارک، کاهش میزان فاجعه اقتصادی مستلزم بازنگری در رژیم های تحریمی موجود و ادامه کمک ها خواهد بود. مذاکرات بین بازیگرانی که سالها باهم دشمن بوده اند - طالبان و دولتهای کمککننده - به معنای عبور از یک میدان مین های قانونی، عملی و اخلاقی می باشد. هر دو طرف باید از خود بپرسند: هزینه جلوگیری از فروپاشی چه خواهد بود؟
بخش سوم: عواقب کمک های بین المللی
- ممنوعیت کار زنان، قبلاً و حالا: معضلات ارائه کمک های بشردوستانه در امارت اول و دوم
نویسنده: کیت کلارک
تاریخ: ۲۷ حمل ۱۴۰۲
برای آنانیکه در دوران اولین امارت اسلامی در افغانستان زیسته اند، اختلافات کنونی بین طالبان و سازمانهای غیردولتی - و اکنون سازمان ملل متحد - بر سر مسئله اشتغال زنان آشنا خواهد بود. اینجا نیز تصادم اصول به همان شیوه به میان آمده است: موضع امارت اسلامی که زنان باید برای جلوگیری از بی نظمی ها و خطر ارتکاب گناه حتی الامکان در خانه نگهداشته شوند و موقف امداد گران که توزیع برابر و موثر کمک ها بدون مشارکت زنان ناممکن است. گزینه هایی که در برابر امدادگران قرار گرفته نیز آشنا و همانگونه غیر جذاب میباشند: موافقت، تحریم و یا طفره رفتن و فریب. کیت کلارک از شبکه تحلیلگران افغانستان با افرادی که در دهه ۹۰ در بخش کمک های بشر دوستانه در افغانستان کار می کردند و هنوز هم مسائل افغانستان را دنبال می کنند، صحبت نموده تا دیدگاه های آنها را درمورد شباهت ها و تفاوت – و آنچه ممکن است به وضعیت کمک کند، بدست بیاورد.
- معضل امدادگران: چگونگی کمک به کشوری دارای نظام فاقد رسمیت بین المللی
نویسنده: رکسانا شاهپور
تاریخ: ۱۴ سرطان ۱۴۰۱
از زمانیکه طالبان قدرت را در افغانستان تصاحب کرده اند ده ماه می گذرد که پیآمد آن فروپاشی بی سابقه اقتصادی و فقر شدید میلیون ها افغان بوده است. کشورهای کمک کننده تلاش کرده اند تا فراتر از موارد کاملاً بشردوستانه، از تصمیمات چالش برانگیز مربوط به ارائه کمک ها به افغانستان بگذرند. این در حالی است که طالبان به رد درخواست های دولت های غربی برای احترام به حقوق بشر، به ویژه حقوق دختران و زنان افغان ادامه می دهند. رکسانا شاهپور از شبکه تحلیلگران افغانستان در این گزارش چگونگی پیشرفت تعامل بین کمککنندگان و طالبان را تا حال، آینده کمکها به افغانستان که ممکن است شامل چه مواردی باشد، چگونگی توانایی کمک کنندگان در پرکردن شکاف بین خواستههای خود و محدودیتهای در حال گسترش طالبان و اینکه چه مکانیزمهایی ممکن است برای کمک های غیر بشری وجود داشته باشند، را بررسی می کند.
بیاکتنې:
دا مقاله په وروستي ځل تازه شوې وه ۱۰ جوزا / غبرګولی ۱۴۰۲